عکس از شانا

عکس از شانا

حسن روحانى رییس جمهور ایران روز دوشنبه در دیدارى سرزده از وزارت نفت، استفاده از منابع نفت و گاز را جزو اولویت هاى دولت یازدهم دانست. روحانى در جلسه مشترکى با حضور بیژن زنگنه وزیر نفت و معاونان صنعت نفت برنامه هاى آینده در حوزه نفت و گاز را بررسى کرد و بر اولویت دادن به بهره بردارى از منابع مشترک با سایر همسایگان تاکید کرد؛ اما در کنار منابع مشترک یکى دیگر از حوزه هاى فعالیت وزارت نفت صادرات و واردات انرژى از جمله گاز با کشورهاى همسایه است.

از جمله پروژه هایى که به منظور بهره بردارى و استفاده از منابع گازى ایران به امضا رسیده، پروژه خط لوله گاز انتقالى از ایران به پاکستان و هند است. ساخت خط لوله گازى که در ابتدا پسوند “صلح” را به یدک مى کشید، با کناره گیرى طرف هندى و تعلل دولت پاکستان در اجراى طرح، با وقفه مواجه شده است.

ایده احداث این خط لوله سال ١٩٩٠ مطرح شد و توافق اصلی برای احداث آن در سال ١٩٩۴ به دست آمد. براساس توافق اولیه قرار بود روزانه ١۵٠ میلیون مترمکعب گاز ایران به هند و پاکستان صادر شود که ٩٠ میلیون متر مکعب آن برای هند و ۶٠ میلیون مترمکعب آن برای پاکستان در نظر گرفته شده بود. بر اساس تفاهم های انجام شده، ایران متعهد می شد که تا مدت ۲۵ سال، گاز خود را با قیمت توافقی به هند و پاکستان بفروشد.

در حال حاضر ایران به تعهدات خود عمل کرده و با احداث ١١٠٠ کیلومتر از این خط لوله از عسلویه تا ایرانشهر در استان سیستان و بلوچستان در انتظار ادامه ساخت آن در داخل خاک پاکستان است. اسلام آباد اسفند گذشته احداث بخش پاکستانى این خط لوله را آغاز کرد. طبق تعهدات صورت گرفته، دولت پاکستان باید تا دسامبر ٢٠١۴ کار ساخت این خط لوله را به پایان برساند در غیر این صورت باید روزانه ٣ میلیون دلار جریمه پرداخت کند. اما به نظر نمى رسد که پاکستان توانایى ساخت ١٠٠٠ کیلومتر خط لوله در خاک این کشور ظرف ده ماه آینده را داشته باشد. کارشناسان بازار گاز معتقدند پاکستان به تنهایی قادر به احداث این خط لوله به دلیل هزینه بالای آن نیست وبدون تردید باید سرمایه مورد نیاز خط لوله را از منابع مالی خارجی تامین کند.

اما علت ایجاد وقفه در ساخت این خط لوله چیست؟ آیا پاکستان برنامه جایگزینى براى واردات گاز دارد؟ امنیت این خط لوله چگونه تامین خواهد شد؟

“محمد ابراهیم طاهریان” سفیر سابق ایران در پاکستان و “افراسیاب ختک” عضو سناى پاکستان در گفت و گو با شرق پارسى پاسخ هاى متفاوتى به این سوالات مى دهند.

محمد ابراهیم طاهریان معتقد است خط لوله صلح پروژه اى بود که با خروج هند تبدیل به پروژه جدیدى میان ایران و پاکستان شد؛ از این رو اطلاق این نام به این پروژه صحیح نیست. طاهریان با ذکر این نکته که ایران به تعهدات خود در این زمینه عمل کرده ، دو عامل را براى تعلل پاکستان در احداث این خط لوله بر شمرد. عامل اول تغییر دولت و حزب حاکم در پاکستان و عدم انسجام در تصمیم گیرى در این زمینه و عامل دوم فشارهاى برخى کشورهاى غربى و عربى.

این در حالى است که افراسیاب ختک عضو سناى پاکستان معتقد است که حکومت پاکستان از این پروژه کنار نکشیده ، گرچه مشکلاتى بر سر راه احداث این خط لوله در خاک پاکستان وجود دارد.

“ختک” عمده این مشکلات را مسایل مالى مى داند و در این باره مى افزاید: “تا جایى که من اطلاع دارم حکومت پاکستان مشکلات مالى را مانعى براى ادامه روند ساخت این خط لوله مى داند و فاکتور سیاسى سد راه آن نیست. گرچه در ابتدا شاید فشارهایى از سوى آمریکا وجود داشت. عربستان سعودى هم چندان راضى نبود. اما در حال حاضر تنها مشکلات مالى وجود دارد.”

وى معتقد است “دو دولت ایران و پاکستان باید در این مورد صحبتها و ملاقاتهایى داشته باشند و این مشکل را از طریق مذاکرات و تفاهم دو جانبه حل و فصل کنند.”

طاهریان در این زمینه مى گوید: “ایران به تکالیف و تعهدات خود عمل کرده، پاکستان نیز تکالیفى بر عهده داشته که ممکن است بخشى از آن بحث مالى باشد. این کشور باید به سمتى برود که به تکالیفى که برابر جدول زمانى پذیرفته خواه سیاسى و امنیتى و خواه اقتصادى و مالى عمل کند.”

ختک با اشاره به اینکه دولت پاکستان از ایران تقاضاى کمک هاى مالى کرده مى افزاید: “با وجود کمکهاى ایران، پاکستان مى تواند منابع لازم براى احداث خط لوله را داشته باشد.”

طاهریان نیز انجام توافقات را یک جاده دو طرفه مى داند و متذکر مى شود که کمک هاى تهران در زمینه عملیاتى شدن خط لوله صلح، امر مهمى است.

کناره گیرى هند و صلح بلاتکلیف

یکى از عوامل تاخیر در اجراى این پروژه، اختلافات تاریخی دو کشور هند و پاکستان است. اختلافاتى که به مدت چهار دهه تمام سیاست‌های دو کشور را تحت‌الشعاع خود قرار داده است.

یکى از علل نامگذارى این خط لوله با عنوان صلح، تلاش براى نزدیکى این دو کشور بود. این خط لوله در صورت اجرا علاوه بر منافع اقتصادی، اهمیت استراتژیکی نیز دارد و زمینه ساز نزدیکى و روابط عمیق تر میان سه کشور خواهد شد.

اگرچه دولت هند در آخرین موضع گیرى خود اوایل ماه جارى اعلام کرده که از پروژه کنار نکشیده است اما در عمل از سال ٢٠٠۶ تا کنون بنا به دلایلى از جمله فشارهاى آمریکا، عدم توافق هند و پاکستان بر سرحق ترانزیت خط لوله صلح و ترس هند از امنیت خط لوله در عبور از بلوچستان پاکستان، از حضور در جلسات مربوط به این پروژه خوددارى کرده است.

طاهریان معتقد است که پرونده روابط و مسایل میان اسلام آباد و دهلى نو، پرونده ای طولانى به درازاى ایجاد دولت پاکستان است. وى این مسایل را مانعى براى رسیدن به تفاهم میان دو کشور در این زمینه مى داند.

ختک نیز با اشاره به مواضع و نگاه هند مى گوید: “رهبران حزب مردم پاکستان که تا سال گذشته دولت را در اسلام آباد در اختیار داشتند، علاقه زیادى به پیشبرد این پروژه داشتند.” اما وی در نهایت معتقد است که دولت جدید نواز شریف نیز از این پروژه دست نخواهد کشید.

عبور خط لوله ازبلوچستان و مسئله تامین امنیت

عبور این خط لوله از مناطق ناامنى مانند بلوچستان، شبهاتى را در زمینه چگونگى تامین امنیت آن در این منطقه به همراه داشته است. از طرفى برخى معتقدند احداث این خط لوله و فراهم آمدن شرایط کار و بهبود وضع اقتصادى مردم، امنیت بیشتر این مناطق را به همراه خواهد داشت. با برقراری امنیت و آرامش در بلوچستان پاکستان، در مرزهاى شرقى ایران نیز امنیت برقرار خواهد شد.

افراسیاب ختک معتقد است دولت پاکستان قادر به تامین امنیت خط لوله در منطقه بلوچستان خواهد بود. وى مى افزاید: “این گاز بعد از ورود به منطقه بلوچستان به بقیه مناطق پاکستان، ارسال خواهد شد. اگرچه گاهى به این خط لوله ها حمله تروریستى مى شود اما من فکر مى کنم حکومت پاکستان توانایى ایجاد امنیت براى این خطوط لوله را خواهد داشت و به تروریستها اجازه ضربه زدن به این خطوط لوله را نخواهد داد.”

طاهریان با ذکر این مطلب که وضعیت امنیت در بلوچستان ایران، قابل قیاس با بخش پاکستان نیست، مى افزاید: “مجموع وقایع یک ساله گذشته در منطقه بلوچستان ایران گرچه ناخوشایند و غیر قابل قبول است، اما به میزانى نیست که بیانگر توسعه نا امنى باشد.”

وى مى افزاید: “نفس انجام چنین پروژه هایى، توسعه و رونق اقتصادى براى این مناطق به همراه دارد و این مسئله به ایجاد امنیت هم کمک خواهد کرد. یکى از پارامترهاى توسعه، ایجاد زیر ساختها است. گاز هم مى تواند مقصد و هم مسیر را بهره مند کند.”

ایران بهترین گزینه براى واردات گاز پاکستان

دولت پاکستان همواره با فشارهای فرامنطقه ای برای صرف نظر کردن از احداث خط لوله صلح مواجه بوده به طوری که پیشنهادهایی برای تامین گاز مورد نیاز این کشور از قطر یا آسیای مرکزی و مشارکت در ساخت لوله گازی از ترکمنستان به افغانستان ، پاکستان و هند مطرح شده است.

اما بنابر ارزیابی ها، واردات گاز پاکستان از ایران براى این کشور چهار برابر ارزان تر از بقیه پروژه ها است. انتظار می رود که این خط لوله سالانه حدود ٣٠٠ تا ۵٠٠ میلیون دلار برای پاکستان درآمدزایی به همراه داشته باشد.

ختک ضمن اشاره به اینکه واردات گاز از ایران براى پاکستان صرفه اقتصادى دارد و احداث هر چه سریع تر این خط لوله به نفع پاکستان است ،مى افزاید: “وضعیت افغانستان هنوز با ثبات نیست و ما نمى توانیم از طریق آسیاى مرکزى خط لوله گاز داشته باشیم. خط لوله گاز ایران به پاکستان، مناسب ترین و مساعد ترین منبع تامین انرژى گاز براى پاکستان است.”

اما طاهریان با تاکید بر اینکه در جمهورى اسلامى ایران اراده اى براى کمک به همسایگان شرقى براى “توسعه ” و “امنیت” وجود دارد، این دو عنصر را به هم پیوسته می داند.

به عقیده وى یکى از عناصر اصلى در ایجاد توسعه، انرژى است و یکى از ارزان ترین و موجه ترین انرژى ها انرژى گاز است .

طاهریان با ذکر این نکته که ایران بزرگترین منابع گاز شناخته شده در جهان را دارد، این را فرصتى براى همسایگان بلافصل ایران تلقى مى کند و مهم ترین اتفاقى که براى عملیاتى شدن این پروژه باید بیفتد را برگشتن به ایده خط لوله صلح مى داند.