عکس از صفحه توییتر گروه جیش العدل

عکس از صفحه توییتر گروه جیش العدل

گروه “جیش العدل” روز شنبه با انتشار تصاویری در صفحه توییتر خود مسئولیت ربوده شدن پنج مرزبان ایرانی را برعهده گرفت. این پنج مرزبان در منطقه جکیگور استان سیستان و بلوچستان در شرق ایران مفقود شدند و پس از آن عکس آنها در حالیکه دست چهار تن از آنان از پشت بسته بود، منتشر شد. در این عکس فردی که صورت خود را پوشانده با اسلحه ای در دست بالای سر آنها ایستاده است.

اوایل آبان ماه گذشته نیز در حمله ای به یک گشت مرزبانی در منطقه سراوان استان سیستان و بلوچستان ۱۴ نفر از اعضای پلیس مرزبانی ایران کشته شدند. از این تعداد ۱۲ نفر سرباز وظیفه بودند.

این گروه بلوچ پس از آن حمله در بیانیه ای اعلام کرد این حمله در جهت حمایت از مردم بلوچ و در اعتراض به مداخله ایران در جنگ سوریه صورت گرفته است. به فاصله یک روز پس از این حمله ۱۶ تن از اعضای این گروه که در زندان بودند اعدام شدند. بنا به گفته مقامات قوه قضاییه جمهوری اسلامی ایران، حکم این ۱۶ نفر در مراجع عالی قضایی به تایید رسیده بود و تنها اجرای آن به تعویق افتاده بود.۱۵ آبان نیز موسی نوری قلعه نو دادستان عمومی شهر زابل توسط این گروه ترور شد .

جیش العدل ۱۱ آذر گذشته نیز در حمله ای به منطقه کوهگ – اسکان در نزدیکی شهر سراوان یک پاسگاه وابسته به سپاه پاسداران جمهوری اسلامی را محاصره کردند. بنا به گفته معاون سیاسی امنیتی استانداری سیستان و بلوچستان، یک سرباز وظیفه در این درگیرى هاکشته شد. جیش العدل علت این حمله را تلافی اعدام ۱۶ عضو این گروه توسط مقامات قضایی ایران دانست.

پیش از اعلام موجودیت جیش العدل در سال گذشته نیز گروه جندالله در این منطقه دست به این گونه حملات تروریستى مى زد. از جمله انفجار انتحاری مسجد جامع شهر چابهار در ۲۴ آذر سال ۱۳۸۹. در آن حادثه ۳۳ نفر کشته شدند. بعد از اعدام عبد المالک ریگی رهبر گروه جند الله در اسفند ۱۳۸۸ اعضای باقی مانده این گروه در قالب جدیدی سازماندهی شدند و جیش العدل را تشکیل دادند.

تمامی این وقایع استان سیستان و بلوچستان در جنوب شرقى ایران را در چند سال اخیر به یکى از ناامن ترین استانهاى مرزى این کشور بدل کرده است.

عکس از صفحه توییتر گروه جیش العدل

عکس از صفحه توییتر گروه جیش العدل

این گروه خود را حامی مسلمانان سنی مذهب، مردم بلوچ و “ارتش عدالت و برابری” معرفی می کند اما تا چه حد بین همین مردم مقبولیت دارند؟

“پیر محمد ملازهى” کارشناس مسایل پاکستان معتقد است مشکل امنیتى منطقه سیستان و بلوچستان مسئله اى نیست که پاسخ نظامى داشته باشد، بلکه پاسخ آن سیاسى و توسعه منطقه است. وى در گفتگو با شرق پارسی می گوید: “این منطقه بسیار عقب افتاده است و براى رفع مشکلات تنها نگاه امنیتى نمى تواند جوابگو باشد .در جامعه اى که فقر تبعیض و مشکلات در آن وجود دارد به شکلى طبیعى گروههایى مى توانند رشد کنند که اهداف خود را از طریق عملیاتى مثل ربودن نیروهاى نظامى یا برخورد و کشتار پیش ببرند.اما در کل ایران سیاستى را باید در پیش بگیرد تا زمینه هاى بروز و رشد گروههایى که مى توانند این نوع عملیات را انجام دهند،خشک کند و از طریق توسعه همه جانبه اى که در منطقه مى تواند ایجاد کند به جامعه مصونیت دهد. ایران امکانات مالى و فنى توسعه منطقه را در اختیار دارد اما تاکنون به نظر مى رسد اراده سیاسى کافى در این جهت وجود نداشته است .  عمل مثبت توسعه منطقه به لحاظ فرهنگى ، اجتماعى، سیاسى و اقتصادى است .من امیدوارم که دولت آقاى روحانى به این مساله توجه بیشترى داشته باشد. “

پرسش: رفتارهاى خشن این گروه ها که با شعار حمایت از مسلمانان سنى و مردم بلوچ دست به اینگونه عملیات مى زنند، تا چه حد بین مردم آن منطقه مقبولیت دارد؟

“اطلاعات موثقى که بتوان قضاوت درستى در این مورد انجام داد، وجود ندارد. به طور کلى اگر این گروهها در جامعه پایگاه نداشته باشند نمى توانند عملیاتى را انجام دهند. به هر حال ممکن است اینها یک سرى هوادار داشته باشند گرچه این امکان وجود دارد در سطح کلى با توجه رفتار خشنى که این گروهها از خود بروز داده اند، افکار عمومى خیلى با آنها هم سو نباشد اما نوع رفتارى که حکومت ایران دارد هم مورد پسند مردم منطقه نیست. در واقع مردم بین دو نیروى نظامى گیر افتاده اند. شما تصور کنید وقتى در یک روستاى دور افتاده یک نیروى مسلح چه حکومتى باشد و چه غیر حکومتى حضور داشته باشد مردم چگونه مى توانند با این نیرو برخورد کنند؟ به هر حال ناچارند که این نیرو را جا و مکان و فضا و امکانات دهند. نیروهاى دولتى هم که مى روند همین وضع را پیدا مى کنند.

بنابراین هر دو طرف مى توانند مدعى باشند که افکار عمومى از آنها حمایت مى کند.حقیقتا ممکن است بخشى از افکار عمومى به آن سو گرایش داشته باشند بخشى به این سو.”

پرسش: گفته می شود اعضاى گروه جیش العدل در خاک پاکستان پناه گرفته اند. در پی حملات اخیر مقامهای ایرانی از آنچه عدم پایبندی پاکستان به توافقنامه های امنیتی خوانده می شود، انتقاد کرده اند. نظر شما چیست؟

“پاکستان در جریان رشد رایکالیسم اسلامى که به شکل گروههاى مختلف در آمده ،نقش دارد. در مقابل اندیشه ناسیونالیسم بلوچ که در پاکستان در حال تقویت است و نوعى جدایى طلبى را از پاکستان مد نظر دارد دستگاه امنیتى پاکستان شروع کرده به تقویت جریانات رایکال اسلامى در این منطقه،با این هدف که پاسخى به آن جریان قوم محور باشد.از این لحاظ پاکستان با این مشکل روبرو است و مى تواند آن را به کشورهاى همسایه هم منتقل کند.”

ملازهى ضمن تاکید بر این مسئله که “همه گروههاى رادیکال اسلامى با هم در ارتباط هستند”، افزود: “گروه هایى که علیه ایران مى جنگند مى توانند با گروههایى که داخل پاکستان مى جنگند مرتبط باشند. حتى با طالبان افغانستان هم مى توانند به نوعى ارتباط داشته باشند. گرچه دولت پاکستان مدعى است که با این گروهها مبارزه مى کند و خود را قربانى حملات تروریستى قلمداد مى کند، اما این واقیعت وجود دارد که هیچ گروهى که علیه کشورى دست به سلاح مى برد نمى تواند بدون پشتوانه خارجى براى مدت طولانى دوام بیارد. گرچه در بخش بلوچستان پاکستان حضور ارتش پاکستان و نیروهاى دولتى آنقدر کمرنگ است که امکان ایجاد و دوام هر گروهى در آن منطقه و جود دارد.”