طرفداران تیم ملی فوتبال ایران در برزیل-شرق پارسی

طرفداران تیم ملی فوتبال ایران در برزیل-شرق پارسی

تب و تاب جامعه ایرانیان در سراسر جهان در فضای فوتبال اکنون بسیار داغ است. از رئیس جمهور تا مردم کوچه و بازار به آن توجه می کنند. اما در طول تاریخ فوتبال در جام جهانی رخدادهای مهمی به وقوع پیوسته که توجه بسیاری از جامعه شناسان و سیاستمداران را به خود جلب کرده است. در گفت و گویی که با دکتر حمید رضا جلایی پور، استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران و از فعالان سیاسی متمایل به اصلاح طلبان در ایران گفت و گویی درباره تاثیر گذاری فوتبال بر سیاست در ایران و و دیگر موضوعات داشته ایم که نکات جالب توجه ای مطرح شد. شاید یکی از این نکات همزمانی پرونده هسته ای ایران و بازی های جام جهانی فوتبال باشد که به زعم دکتر جلایی پور می تواند موجبات خوشحالی و یا حتی ناراحتی ایرانیان را فراهم کند.

حمید رضا جلایی پور، استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران و از فعالان سیاسی متمایل به اصلاح طلبان

حمید رضا جلایی پور، استاد جامعه شناسی دانشگاه تهران و از فعالان سیاسی متمایل به اصلاح طلبان

شرق پارسی : در پی بازی ایران و نیجریه توئیتری از دکتر حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، منتشر شد که در آن تصویری از ایشان را نشان می داد که با لباس تیم ملی فوتبال مشغول تماشای فوتبال ایران و نیجریه است. از سوی دیگر تصویری از محمد جواد ظریف، وزیرامورخارجه ایران، هم منتشر شد که به همراه برخی از دیپلماتها مانند عراقچی که از اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای است بازی ایران و نیجریه را تماشا می کنند. به نظر شما فضای سیاست تا چه اندازه به فوتبال نزدیک شده است و به عبارتی گویی ما شاهد دیپلماسی فوتبالی از سوی برخی از چهره های سیاسی هستیم؟ چرا که بعد از انتشار تصویر دکتر روحانی واکنشهای مختلفی از سوی کاربران و مخاطبان این تصویر ارائه شد؟

حمیدرضا جلایی پور: شما چند مورد را در این موضوعی که طرح کردید در نظر بگیرید چرا که بازی فوتبال در موقعیتهای مختلفی صورت می گیرد. یکی بازی باشگاهی است و دیگری بازی های ملی که به صورت دوستانه انجام می شود و دیگری بازی های تیم ملی ایران با کشورهای آسیایی و دیگری بازی های جام جهانی فوتبال است که این مورد آخری از اهمیت بیشتری برخودار است به طوری که تبدیل به یک رخدا ویژه و ملی می شود. البته این یک رخداد دائمی نیست بلکه یک رخداد ویژه است. شما فرض کنید یک بازی دوستانه و یا دیگر بازی های لیگ در منطقه آسیا بود شاید تا این اندازه برای ایرانیان اهمیت نمی یافت. این بازی رخدادی است که بعد از ۱۰ یا ۱۵ سال در ایران به وقوع پیوسته و همه ایرانیان از سراسر جهان به آن توجه می کنند و کمتر رخدادی است که ایرانیان همگی به صورت منسجم به آن توجه کنند. این توجه شامل همه اقشار جامعه از پیر و جوان تحصیل کرده و سیاستمدار و … شده است. به نظر من در این رخداد ویژه و ملی که در قالب جهانی هم به وقوع پیوسته و کاری که آقای روحانی انجام دادند، نشان دهنده پختگی دولت روحانی است که توانسته خودش را همراه این کنش عمومی در جامعه نشان دهد و به نظر من بسیار با ارزش است.

چرا جامعه ایرانیان به چنین کنشی گرایش پیدا کردند که حتی سیاستمداران هم به دنبال بهره برداری از فضای فوتبال هستند؟

این اتفاق مانند دیگر رویدادها است که همه به آن توجه دارند. فرضا اگر سیل و نوروز باشد کمتر به آن توجه می شود؟ فوتبال یک رخداد بزرگی است و اگر دولت روحانی علایق خودش را به این رخداد نشان نمی داد ما باید به آن انتقاد هم می کردیم. به نظر من کار خوبی روحانی کرده و بیشترین لایک هم داشته و خیلی ها این تصویر را لایک کردند. فرایند یک چنین کاری نشان دهنده این است که سیاستمداران می خواهند همراه کنش عمومی باشند و خود را جدا و یا ضد آن نشان دهند چراکه متوجه شدند که جدا بودن و یا دور بودن از چنین فضایی و ارسال یک پیام نمی تواند آن دیپلماسی که باید به عرصه برسانند، انتقال دهد.

چرا فوتبال در طی این سالها بسیار مورد توجه قرار گرفته در حالی که در سالهای گذشته هم بازی هایی مانند بازی ایران و آمریکا، ایران و عراق، و حتی ایران و اسرائیل را قبل از انقلاب هم داشتیم اما حضور سیاستمداران به پر رنگی که طی سالهای اخیر به وجود آمده نبوده است؟

فوتبال جام جهانی در یک موقعیت خاص قرار دارد و هر چند سال یکبار به وجود می آید. اسپانیا وقتی که ۵ گل می خورد همانقدر برای مردم اسپانیا سنگین است که ایران به جام جهانی رفته و گل نخورده و امتیازی را هم به دست آورده و این رخداد خوبی است که همه وارد این جریان شدند. دولت و ملت هر دو توجه می کنند و نشان دهنده این است که سیاست و فوتبال می تواند در یک مسیر قرار گیرد.

تا چه اندازه فوتبال و سیاست می توانند بر یکدیگر تاثیر گذار باشند؟

هر جا جمعیتی باشد دولتها بر آن حساسیت دارند و ورزش هم یکی از جاهایی است که به آن توجه دارند و پای سازمانهای اقتصادی و نهادهای مدنی به میان می آیند. جامعه ایران هم یک جامعه جوان است و آموزه های اسلامی هم ورزش را مورد توجه قرار داده و دولت هم روی آن حساسیت ندارد و حتی بهترین کانالهای تلویزیونی در اختیار برنامه های ورزشی قرار دارد و محدودیت روی آن کمتر است و لذا شرایطی پیدا می شود که هم مردم و هم نهادهای مدنی و هم دولت فضای ورزشی ایجاد کنند که به نظر من تعامل فوتبال و سیاست می تواند منجر به هم گرایی شود. وقتی که همگرایی به وجود آمد اغلب از آن استفاده می کنند چرا که مشخص نیست هر چند سال یکبار چنین رخدادی به وقوع بپیوندد. لذا نه دولت و نه نهادهای مدنی و نه مردم مخالفتی ندارند و بسیار هم این همگرایی مورد توجه قرار می گیرد.

آیا فوتبال می تواند در راستای این همگرایی، هویت سیاسی به جامعه بدهد؟

فوتبالی که اکنون در متن ایران قرار دارد و من می بینم بیشتر یک جشن از جنس کارناوال است. با اینکه ایران در برابر نیجریه پیروز نشد اما جوانانی برای جشن و شادی به خیابانها ریختند. این موضوعی است که دوباره ایرانیان را به هم پیوند می دهد که به نظرم نقطه حساس و مورد توجه ای است. هر چیزی که افراد جامعه را دور هم بیارود و به ضرر دیگران نباشد مورد توجه است. چرا برای ایرانیان نوروز خوب است؟ برای اینکه دید و بازدید صورت می گیرد و موجبات خوشحالی فراهم شود.

این دیدار و جشن باعث نمی شود که به اهل تسنن آزاری وارد شود و اهل تشیع هم دلگیر شوند. اگر حتی روستائیان هم این جشن را بگیرند شهری ها از این جشن متنفر نمی شوند. یا اگر بالا شهری ها جشن گرفتند پایین شهری ها ناراحت نمی شوند. فوتبال جام جهانی هم یک چنین فضایی را ایجاد می کند اغلب افراد موضوعی پیدا می کنند که خوشحال شوند و با یکدیگر گفت و گو کنند. جنس گفت و گو در جامعه فعلی ما از جنس سیاسی است و فوتبال هم که زمینه ای را برای گفت و گو فراهم می کند می تواند هم همگرایی سیاسی و هم هویت سیاسی را تقویت کند.

همگرایی که اشاره کردید می تواند منجر به چه نتایجی در جامعه شود؟

من فقط به یک مورد اشاره می کنم. افرادی که مدعی بودند که در عصر جهانی شدن هویتهای ملی ضعیف می شود حرف بی ربطی زدند. در عصر جهانی شدن هویتهای ملی و دینی و جهانی تقویت می شوند. لذا وقتی که بازی فوتبالی صورت می گیرد و در شبکه های ارتباطی این بازی پخش می شود همه افراد می توانند به نوعی در این شیشه ارتباطی شریک باشند و لذا ایرانیانی که در برزیل هستند و از نزدیک تیم ملی فوتبال را تشویق می کنند و جشن می گیرند و از سوی دیگر همه ایرانیان هم در سراسر جهان که جشن می گیرند همگی از جشن همدیگر آگاه می شوند این آگاهی از شادی یکیدگر همگرایی به وجود می آورد که در کمتر پدیده ای می توان شاهد آن بود.

چه تحولی در فضای فعلی جامعه ایرانی رخ داده که قبلا چنین همگرایی نبود چرا در گذشته چنین همگرایی رخ نداده بود؟

در ایران تحول بزرگ اجتماعی رخ داده است و جامعه ایران یک جامعه مدرن است شاید حکومت کارهایی می کند که یک عده عصبانی می شوند که این مورد با موارد دیگر متفاوت است. اما جامعه ایران توسعه یافته و نسبت به سه دهه پیشرفت قابل توجه ای داشته است. دو سوم جمعیت ایران در سه دهه گذشته قبلا متولد نشده بود و الان این افراد تحصیلات دانشگاهی دارند و با شبکه های اجتماعی ارتباطی جدی یافته اند و هفتاد درصد این جمعیت شهری است و البته دیگر روستائی نداریم که حتی روستائیان هم آنقدر با شهر ارتباط یافته اند که معنای روستا منقلب شده و آنها هم از تحولات شهری حتی در قضیه فوتبال تاثیر می گیرند. لذا نمی توان گذشته ایران را با وضعیت فعلی قیاس کرد. جامعه مدرن فعلی ایران بسیار متفاوت از گذشته آن است و بالتبع رفتارهای آن هم با رفتارهای گذشته حتی در قضیه فوتبال هم متفاوت است.

در بازی فوتبال برخی از بازیکنان هنگام گل زدن روی پیراهنشان نشانی از اعتقادشان و یا پیروی از مکتبی سیاسی را به مخاطبان نشان می دهند. آیا این نشانها می تواند بر فضای همگرایی که اشاره کردید تاثیر گذار باشد؟

اغلب در چنین ماجرایی از دو نماد استفاده می شود که در ایران هم مردم از این دو نماد خوششان می آید. یکی نماد ملی است مانند پرچم که همه خوششان می آید و مشکلی با سه رنگ آن ندارند. مثلا کسانی که در برزیل، ایران را تشویق می کردند اغلب از کانادا و اروپا رفته بودند و از تهران نرفته بودند ولی همه پرچم ایران را در دستانشان بود و یا رنگ پرچم ایران را روی صورتشان کشیده بودند. اینها با این توجه به رنگ پرچم همگرایی خود را ظهور دادند. یک سری هم نمادهای پایه مذهبی است مانند اسامی حضرت محمد و یا حضرت علی که اینها را هم کسی مشکلی روی آن ندارند. لذا مشکلی به وجود نمی آورد چرا که نماد دینی هم نماد همبستگی ملی است و به لحاظ تاریخی نماد ملی و مذهبی همیشه نقش داشته و نقش آفرین بوده است.

برای اینکه همبستگی ملی دچار خدشه نشود شما چه نظری دارید؟

کاری که روحانی انجام می دهد بسیار مهم است یکی اینکه ایران را از شرایط و مشکلات تحریم بیرون بیاورد و ایران دوباره در مدار توسعه همه جانبه و پایدار قرار گیرد. مداری که در دوره هاشمی و خاتمی شروع شده بود و در دوره احمدی نژاد اختلال در آن ایجاد شد. و دیگری موردی که روحانی بر آن تاکید دارد و آن بحث حقوق شهروندی است. تاکید بر روی حقوق تمامی افراد در جامعه که حقوق شهروندی از آن یاد می شود بسیار می تواند همبستگی ملی را تقویت کند و بیشتر جنبه پایه ای هم دارد و رعایت حقوق افراد نیز می شود. یکی دیگر از مواردی که مثلا وقتی که ایران در فوتبال گلی می خورد و ناراحت می شوند و گلی می زنند و خوشحال می شوند این خوشحالی و شادی باعث نمی شود دیگران آزاری ببینند و همه از اینکه داخل این گربه هستند خوشحال اند و من کمتر پدیده ای را دیده ام که این گونه همه توجه می کنند.

اکنون تیم مذاکره کننده هسته ای ایران مشغول نهایی کردن توافق هسته ای است و بازی های ایران در جام جهانی هم ادامه دارد و با آرژانتین و بوسنی هم بازی خواهد داشت و شاید به دور بعدی هم صعود کند. آیا امکان دارد نتایج مثبت این دو در یک نقطه تلاقی کنند و موجبات همبستگی و همگرایی بیشتری شود؟

قطعا اگر ایران در مذاکرات هسته ای اهدافی که در نظر گرفته برسد یکی دیگر از پیروزی های ایرانیان است و دوباره موضوعی برای شادی ایران است و دور از انتظار هم نیست. یکی از هنرهای ایرانی ها این بود که در شرایط تحریم انسجامشان را حس کردند. اگر توافق نامه ای منجر شود که خوشحالی برای ایرانیان فراهم کند بسیار مهم است. خوشحالی فوتبالی و خوشحالی هسته ای اگر با هم باشد هیچ عیبی ندارد و شادی مضاعفی به وجود می آید که می توان در انتظار هر دو اینها بود.