اجلاس وزیران «شورای همکاری خلیج» - عکس از خبرگزاری فرانسه

اجلاس وزیران «شورای همکاری خلیج» – عکس از خبرگزاری فرانسه


در روزهای اخیر گفته شد که کشورهای خلیج مجبور شده اند از بیم گروه داعش اختلافات خود را کنار بگذارند.

آیا تهدید این سازمان تروریستی به آن اندازه رسیده که قادر است اختلافات کشورهای خلیج را پایان دهد؟ و آیا داعش واقعا قادر است پایتخت این کشورها را مورد تهدید قرار دهد؟

البته که هر کسی که با منطقه آشنایی داشته باشد باور نمی کند چنین مساله ای رخ دهد مگر اینکه اطلاعی از تحولات سیاسی نداشته باشد. از نقطه نظر جغرافیایی، هر تهدیدی از سوی داعش غیرممکن است مگر اینکه این گروه نیروی هوایی داشته باشد، که اینطور نیست.

در شهر رمادی – در استان انبار عراق، در نزدیکی مرز سعودی – نزدیک ترین پایگاه داعش به کشورهای خلیج قرار دارد. کویت نزدیک ترین پایتخت یک کشور حاشیه خلیج به رمادی است اما به رغم این مساله، فاصله آنها بسیار زیاد یعنی بیش از ۷۶۰ کیلومتر است و بخش اعظم آن بیابان برهوت است. ورود داعش از طریق زمینی به هر شکلی به پایتخت کشورهای قطر، بحرین، امارات عربی متحده و عمان، هر چقدر هم که این سازمان قوی، سریع و تا دندان مسلح باشد، غیرممکن است.

نیروهای داعش که در خودروهای مسلح حرکت می کنند توانستند از سوریه و از طریق گذرگاه مرزی القائم وارد شهر موصل عراق شوند چرا که فاصله دو نقطه کوتاه بود و از سوی دیگر آشوب در سوریه حاکم بود و خلاء امنیتی در عراق وجود داشت که خود نتیجه ضعف دولت مرکزی در بغداد بود.

بدین ترتیب، این استدلال که دولت های خلیج می توانند به خاطر بیم از داعش اختلافات خود را کنار بگذارند، گزاف سنجی از توان این گروه است. منطق، و بسیاری استدلالات خوب، حکم می کند که دولت های خلیج باید به اختلافاتشان پایان دهند. در همین حال، شبح داعش در این میان وجود ندارد.
پارادکس یا نقطه متناقض این مساله آنست که نگرانی های کشورهای خلیج، سرمایه آنها نیز هست.

این نگرانی ها در سه زمینه با یکدیگر شباهت دارند: نفوذ مالی، روابط قوی با غرب و ثبات سیاسی. به جای هدایت این سرمایه های مشترک به سوی اهداف مشابه به منظور نفع رساندن به مردم منطقه به طور کلی، و مردم خلیج به طور خاص، شاهد افزایش «جنگ های نیابتی» بوده ایم که طی آنها میلیاردها دلار صرف شده است، با وجود این واقعیت که این درگیری ها به هر کسی که در آنها مشارکت کند، لطمه می زند.

این سرمایه ها برای خرید تجهیزات نظامی خارجی، رسانه ها، خدمات سیاسی و تجاری به عنوان بخشی از جنگ سرد بین کشورهای «شورای همکاری خلیج فارس» مورد استفاده قرار گرفته است. این وضعیت آنقدر عبث است که منطقه هرگز نظیر آنرا ندیده است.

هنگامی که کشورهای خلیج به صورت هماهنگ عمل می کنند، مانند شخصی بالقوه نیرومند هستند اما وقتی با هم اختلاف دارند، برای طرف های دیگر می جنگند. یک مورد خاص از زمانی که آنها تصمیم گرفتند از بحرین در جریان آشوب های سال ۲۰۱۱ حمایت کنند.

در آن زمان، این بیم وجود داشت که این کوچکترین کوچک کشور خلیج که با حساس ترین وضعیت از نظر فرقه ای روبرو شده بود، به خاطر مداخله ایران و طرف های دیگر از هم بپاشد. «شورای همکاری خلیج» موفق شد بحرین را هم از نظر بین المللی و هم از جنبه داخلی نجات دهد و نیز توانست مانع بروز آشوب و جنگ گسترده شود.

نگرانی کشورهای خلیج ناشی از اقدامات مردم این کشورها است و نه داعش. تروریسم تهدیدی مستقیم برای رژیم های عراق و سوریه است چرا که تروریسم در هر جایی که آشوب و خلاء امنیتی باشد رشد و گسترش می یابد همانطور که در افغانستان، لیبی و یمن شاهد آن بوده ایم.

کشورهای خلیج در مقابل داعش محفوظ هستند همانطور که قبل از این در مقابله القاعده محفوظ بودند. در عین حال معنای این سخن این نیست که می توانیم تهدید گروه های تندرو را برای ثبات خلیج، یا تمایل آنها برای از میان بردن نظم داخلی کشورهای خلیج و ایجاد چالش برای آنها در صحنه بین الملل، نادیده بگیریم.

بحران کنونی کشورهای خلیج از این واقعیت نشات می گیرد که آنها در میان خود برای نفوذ در منطقه جغرافیایی وسیعی می جنگند که از سوریه تا موریتانی گسترش دارد. در همین حال، حتی اگر یکی از کشورهای خلیج بر دیگری پیروز شود، پیروزی اش به زیان خودش نیز خواهد بود، زیرا کشورهای خلیج ابرقدرت های جهانی نیستند که بتوانند این پیروزی ها را به حوزه نفو در جهت گسترش منافع تبدیل کنند.

آنها حتی نمی توانند مدت طولانی پیروزی های خود را حفظ کنند همانطور که در موارد مداخله قطر در لیبی، تونس، مصر و سوریه و یا مداخله عربستان سعودی در سوریه و یمن شاهد آن بودیم.

این مانند انجام یک بازی ویدئویی گرانقیمت است که هیچ جایزه واقعی برای آن در کار نیست، البته درباره عربستان سعودی این استثنا وجود دارد که این کشور باید از مرزهایش با عراق و یمن محافظت کند، و نیز مجبور است از مصر پشتیبانی کند چرا که آشوب در این کشور ممکن است مستقیما به عربستان لطمه بزند.

در مجموع، پایان دادن به رقابت در میان کشورهای خلیج به نفع همه خواهد بود، اما این ادعا که آشتی بین آنها ناشی از بیم از داعش بوده، تفسیری متقاعدکننده از اوضاع نیست.