چندی پیش، یادداشت مفصلی با عنوان «مقابله با ستیزه جویی ایران.. نه دلجویی از آن» به قلم شاهزاده خالد بن سلمان سفیر سعودی در واشنگتن منتشر شد. نویسنده درباره تفاوت گسترده میان اقدامات دلجویی از حکومت ایران که «برجام»، توافق شوم هسته ای، از جمله ثمره های آن است و دیدگاه سعودی درباره لزوم مقابله با ایران سخن گفت. این رویارویی از منظر سعودی تنها راه چاره است.
نویسنده این یادداشت که از قوت و رصانت برخوردار بوده به طور مفصل دیدگاه رسمی سعودی و متحدانش در منطقه درباره سابقه تاریخی و ابعاد سیاسی و اقتصادی و توسعه رفتار ایران را توضیح داد. این نوشته توجه همه پژوهشگران در غرب و شرق را به خود جلب نمود تا به بررسی اطلاعات و واقعیت ها و تحلیل های آن بپردازند.
انتشار این مقاله در این مقطع زمانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. دولت آمریکا و پرزیدنت ترامپ کاملا به سیاست و رویکرد سعودی درباره ایران باور دارند. برخی کشورهای اروپایی هم بر اثر فشار آمریکا دیدگاه تندتری نسبت به ایران در پیش گرفته اند و از حمایت کامل حکومت ایران دست برداشته اند. حکومت ایران هم زیر بار فشار و تحریم های فزاینده حالا سیگنال های دوستی و آشتی به کشورهای خلیج می فرستد.
حکومت ایران حال و روز خوشی ندارد. سعودی و کشورهای خلیجی متحد رویکرد تند و قاطعانه ای برای مقابله با دخالت های ایران در کشورهای منطقه در نظر گرفتند. این اقدامات به طور خاص از سوی چهار کشور عربی یمن و عراق و لبنان و سوریه که دخالت ایران در امور داخلی شان مثل روز روشن است اتخاذ شده است. حکومت ایران مدعی شده که کنترل این چهار کشور را در اختیار دارد. اما، عملیات «طوفان قاطعیت» و «بازگشت امید» در یمن و ارتش یمن و ائتلاف عربی به رهبری سعودی، رفته رفته عرصه را بر شبه نظامیان ایرانی حوثی تنگ می کنند. مردم عراق در اعتراض به دولتمردانی که تابع سیاست های ایران هستند و بر خلاف منافع کشور و مردم عراق حرکت می کنند قیام کرده اند. هر چقدر تحولات سوریه و لبنان به سمت و سوی همسو با شبه نظامیان ایران سوق پیدا می کند این دو کشور به همان اندازه در گرداب تحجری بی سابقه منافی تمدن و تجدد غوطه ور می شوند.
گروهی که بیشترین ستم را از ایدیولوژی ولایت فقیه دیدند همان مردم ایران هستند. قیام های مردمی در این کشور در حال تکرار و فزونی هستند. احتمال افزایش قابل ملاحظه این جنبش های اعتراضی در آینده نزدیک به دلیل مشکلات و گرفتاری های نظام ایران و به ویژه همزمان با اجرای تحریم های آمریکا و درست در هنگامی که حکومت خود را محاصره شده می بیند وارد است.
شاهزاده خالد در این مقاله با یادآوری رویدادها و اطلاعات فراوانی در مورد حمله رژیم ایران به نیروهای آمریکایی در لبنان در دهه هشتاد میلادی و بمبگذاری خبر سعودی در دهه نود و حمله های پیاپی در عراق بعد از ۲۰۰۳ به بررسی ابعاد حمایت های ایران از تروریسم شیعی و سنی در منطقه و جهان پرداخت و در این زمینه هم آمار و مدارک بی برو برگردی مطرح نمود. این خط مشی قاطعانه سعودی نوین برای مقابله با اقدامات خبیثانه حکومت ایران است که در نوشته شاهزاده خالد بن سلمان به آن اشاره شده است.
با نگاه مقایسه ای بین سعودی و ایران مشخص می شود که سعودی در همه عرصه ها از ایران پیشی گرفته است. این مساله جای بحث ندارد. اما، مقایسه کردن دو کشور اصولا نادرست است چرا که ایران به گرد پای سعودی هم نمی رسد و ولیعهد سعودی چندین بار به این موضوع اشاره کرده است. به هر حال، بازگویی واقعیت ها برای افکار عمومی جهان و منطقه و کشورهای عربی با شیوه های گوناگون مهم به نظر می رسد تا اینکه این واقعیت ها در اذهان جا بیفتند و همگی با توجه به واقعیت ها تصمیم گیری و سیاست های آینده خود را تنظیم کنند.
گفتنی است که حکومت ایران متحدان منطقه ای مهمی دارد. حکومت ها و گروه ها و احزاب و جریان هایی که عمق استراتژیک تروریسم و ویرانگری و هرج و مرج در منطقه و جهان بوده و تابع پروژه اصولگرا و تروریستی اخوان المسلمین هستند. ترکیه و قطر حامی اصلی این پروژه و گروه اخوان المسلمین و بازوهای تابع و گروه های اسلام سیاسی در جهان مجریان آن هستند. این گروه ها منشا اصلی تروریسم هستند. تنها با قرار دادن اخوان المسلمین در فهرست گروه های تروریستی می توان جلوی تروریسم را گرفت اما چنانچه برخی کشورهای منطقه پایگاه امنی برای سران و گروه های تروریستی باشند تروریسم دوباره از سر گرفته می شود.
رویارویی با ریشه اصلی تروریسم توسط سعودی و متحدانش در منطقه آغاز شده و گروه اخوان المسلمین چند سال پیش در فهرست گروه های تروریستی در سعودی و امارات و مصر قرار گرفت. معرفی این گروه به عنوان گروه تروریستی در کنگره آمریکا و انگلیس در دست بررسی است.
دو سخنرانی مهم توسط پرزیدنت ترامپ انجام شد: او با اشاره به تهدیدات توخالی ایران علیه آمریکا و متحدانش به ویرانگری و خرابکاری و آغاز مادر جنگ ها با ایران خطاب به پرزیدنت روحانی گفت «آمریکا زیر بار این تهدیدهای آشکار نمی رود. دیگر هرگز آمریکا را تهدید نکن چه در غیر اینصورت با پیامدهایی رو به رو خواهی شد که کمتر کسی در تاریخ دیده است. مراکز تصمیم گیری در ایران این تهدید را جدی خواهند گرفت چرا که آنها به دنبال سرنگونی رژیم نیستند و تنها در پی لجبازی و حفظ آبروی خود هستند. به همین دلیل، هم رهبر و هم رییس جمهور در برابر اظهارات ترامپ سکوت کردند و به «توییت های» قاسم سلیمانی اکتفا کردند.
سخنرانی دوم ترامپ درباره ترکیه بود. او دولت ترکیه را تهدید کرد و گفت که باید کشیش آمریکا را آزاد کند. این کشیش آمریکایی به اتهام همکاری با فتح الله گولن -استاد سابق و دشمن کنونی اردوغان- در جریان کودتای ناکام چند سال پیش ترکیه دستگیر شده است.
البته، سعودی به چند دلیل پیش از آمریکا رویکرد درستی برای مقابله با ستیزه جویی های ایران آغاز کرد. اولا سعودی قدرت مرکزی در منطقه ای است که همه کشورهای آن تهدید آفرین بودن ایران را درک کرده اند. دوم اینکه سعودی از قدرت لازم برای مقابله با ایران برخوردار است. سوم: دولت سابق آمریکا بیشتر رویکرد دلجویی از دشمنان آمریکایی و نه مقابله و رویارویی در پیش گرفته بود اما دولت کنونی آمریکا در پی تامین منافع کشور و متحدانش است و به همین دلیل، شرایط کلا تغییر کرده است.
یادداشت شاهزاده خالد ما را به یاد اظهارات ولیعهد در فرانسه انداخت. ولیعهد گفت کشورهای اروپایی در سال ۱۹۳۸ به دنبال دلجویی از هیتلر و به تاخیر انداختن رویارویی حتمی بودند که دست آخر به آغاز جنگ جهانی دوم منجر شد. تاوان این تاخیر، جنگی بود که چند میلیون نفر بر اثر آن کشته شدند. خسارت های جبران ناپذیری در بدترین جنگ تاریخ به کشورها و فرهنگ و اقتصاد مردم وارد شد. تحولات و رویدادهای جاری با ایران دقیقا همان چیزی است که در آن زمان اتفاق افتاد.
سران رژیم ایران ایدئولوژی زده هستند و به خرافات باور دارند و سیاست هایشان را بر پایه خرافات تنظیم می کنند. گفتمان آنها بر پایه افزایش نفوذ در کشورهای عربی به نام «صدور انقلاب» شکل گرفته است. رویکردی که از طریق جنگ و درگیری مستقیم در دوره خمینی و یا اعزام گروه های شبه نظامی تروریستی شیعه و گروه های تروریستی سنی در دوره خامنه ای دنبال شده است. تندروهای ایدئولوژی زده چه از قماش «نازی ها» باشند یا «اخوان المسلمین» و یا «ولی فقیه» همه زبانی جز خشونت و زور نمی فهمند.
در پایان باید گفت «کشتار دروز» سوریه توسط رژیم و «داعش» و «عناد حوثی ها» در یمن و قطع برق در عراق و رویارویی خونین مردم ایران با نظام ولایت فقیه، همه و همه بخشی از تحولات جاری هستند اما این تحولات ناشی از رویکردهای گذشته بودند و چشم انداز آینده را ترسیم می کنند.
نویسنده و کارشناس سعودی مسایل سیاسی و فرهنگی و پژوهشگر مسایل اسلام گرایی*
عبدالله بن بجاد العتیبی – مواجهه النظام الإیرانی… الحل الوحید
فی مقاله مطوّلهٍ تحت عنوان “مواجهه سلوک إیران العدوانی… لا استرضاؤه” نُشِرت فی هذه الصحیفه، یوم الاثنین الماضی، تحدَّث سفیر المملکه العربیه السعودیه فی واشنطن الأمیر خالد بن سلمان عن الفرق الکبیر بین محاولات استرضاء النظام الإیرانی التی نتج عنها “ا
