تحصیل: راهی برای نماندن

دانشجو، فارغ التحصیلی-عکس تزیینی

بسیاری از دانشجویان ایرانی که برای ادامه تحصیل به خارج از کشور می‌روند، هرگز بر نمی‌گردند. در کنار ناکارآمدی دانشگاه‌های ایران و وجود متقاضیان زیاد برای تحصیل در مقاطع عالی و پاسخگو نبودن منابع علمی داخلی برای نیازهای دانشجویان ایرانی ، شرایط نامساعد اجتماعی و سیاسی هم باعث می‌شود بخش قابل توجهی از جوانان ایرانی، تحصیل را بهانه آغاز یک مهاجرت بزرگ‌تر کنند. برای این دسته، گزینه بازگشت مطرح نیست. گرفتن ویزای تحصیلی شاید آسان‌ترین راهی باشد که یک ایرانی بدون سرمایه مالی هنگفت، می‌تواند برای خروج از کشور طی کند. به این ترتیب هم مدرک تحصیلی به دست می‌آورد، هم امکان اقامت در یک کشور دیگر.

آخرین آماری که حسن مسلمی نایینی، معاون امور بورس و دانشجویان خارج سازمان دانشجویان ایران درباره تعداد دانشجویان ایرانی خارج از کشور ارائه کرده نشان می‌دهد که هر سال ۵هزار دانشجو از ایران خارج می‌شوند.

او براساس تعداد دانشجویانی که برای گرفتن معافیت تحصیلی مراجعه می‌کنند، این آمار را ارائه کرده و گفته است: «در سال گذشته تعداد یک هزار و ۷۰۰ دانشجو برای گرفتن معافیت تحصیلی (برای خروج از کشور و ادامه تحصیل) به وزارت علوم مراجعه کردند که معمولا دو و نیم برابر این تعداد نیز بدون نیاز به گرفتن معافیت تحصیلی به خارج کشور می‌روند.» این آمار مربوط به دانشجویانی است که بدون بورسیه و با هزینه شخصی برای ادامه تحصیل از ایران خارج می‌شوند.

با وجود این، آمار پنج‌هزار نفری از دانشجویان ایرانی که هر سال به خارج می‌روند، دقیق نیست و احتمال می‌رود هر سال جمعیت بیشتری به عنوان تحصیل از ایران خارج شوند.

مقصد اصلی بیشتر این دانشجویان مالزی، آمریکا، کانادا و انگلیس است که بیشترین دانشجویان ایرانی را دارد. آلمان، ترکیه، ایتالیا، هند، استرالیا، سوئد، قبرس، فرانسه، تاجیکستان، اتریش، آذربایجان و ارمنستان مقصدهای دیگر مورد علاقه دانشجویان ایرانی هستند.

هرچند این مقام مسوول ایرانی از اینکه چه تعداد دانشجو به ایران بازگشته اند، اطلاعات دقیقی ندارد، اما به گفته او در سال ۹۱ بیش از ۳۰۰۰ مدرک در سازمان دانشجویان ارزشیابی شده است؛ سه هزار نفری که به نظر می‌رسد بیشتر به دلیل افزایش ناگهانی و شدید قیمت ارز در سال ۹۱ و پس از آن‌که که برای تامین هزینه‌های تحصیل دچار مشکل شدند، مجبور به بازگشت به ایران و ادامه تحصیل در دانشگاه‌های داخلی شده‌اند.

انگیزه‌های قوی مهاجرت

سال‌ها است برخی موسسات واسطه خروج دانشجویان برای ادامه تحصیل در دانشگاه‌های خارجی می‌شوند. گفته می‌شود ۱۹۱ موسسه برای اعزام دانشجویان ایرانی به خارج از کشور فعالیت می‌کنند که برخی از این موسسه‌ها مجاز هستند و برخی غیرمجاز. این موسسات معمولا در کنار دفترهای هواپیمایی یا شرکت‌های تجاری دیگر تاسیس می‌شوند و اغلب آنها راهکارهای ممکن را برای گرفتن پذیرش تحصیلی می‌دانند؛ از فراهم کردن امکان وثیقه‌های مالی گرفته، تا تهیه مدارک زبان و اقدامات بعدی برای اقامت و زندگی.

بسیاری از آنها می‌دانند که بسیاری از این دانشجویان تنها هدفشان خروج از کشور است. کارمند یکی از این موسسات در تهران به شرق پارسی می‌گوید: « در حقیقت دانشجوهای خیلی نخبه، اصلا نیازی نیست که به ما مراجعه کنند. کسانی که پیش ما می‌آیند، اغلب کسانی هستند که همه شرایط لازم برای گرفتن پذیرش را ندارند. آنها می‌‌خواهند با ویزای تحصیلی از ایران خارج شوند، حالا یا آن درس و رشته را تمام می‌کنند، یا به نحوی ویزای تحصیلی شان را به ویزای دیگری تبدیل می‌کنند.» این کارمند موسسه اعزام دانشجو معتقد است که قبلا بازار برخی دانشگاه‌ها در کشورهای کوچک شمال ایران گرم‌تر بود، اما این پروژه تقریبا شکست خورده است: «دانشگاه‌های این کشورها چندان شناخته شده نیستند و پریدن از آنها به کشورهای بهتر آسان نیست. آنهایی که صرفا مدرکی برای داخل ایران می‌خواهند به این کشورها تمایل دارند.»

او همچنین تاکید می‌کند که قبلا این راه آسان‌تر بوده، اما حالا مشکلات تازه‌ای پیدا شده است: «از همه مهمتر قیمت ارز است. قبلا برخی می‌توانستند سرمایه اولیه را برای شروع تحصیل در خارج از کشور فراهم کنند، اما الان حتی ارزان‌ترین کشورها هم برای جیب ایرانی گران است. کشورهای کمی هستند که تحصیل در آنها مجانی است و بیشتر تقاضاها هم برای آنها است. معمولا موسسه‌ها با افرادی در دانشگاه‌های خارج – البته نه دانشگاه‌های خیلی عالی- قول و قرار می‌گذارند که دانشجو بفرستند و درصدی هم به آنها بدهند. دانشجو خارج می‌شود، اما بعد دیگر پای خودش است. با این حال ما همچنان تعداد زیادی متقاضی داریم که می‌خواهند حتما از کشور خارج شوند. اغلب آنها هم با وجود تفاوت‌ها، به هرحال جزو طبقه تحصیل‌کرده و نخبه حساب می‌شوند.»

مهران، پنج سال قبل، زمانی که هنوز دانشگاه‌های سوئد شهریه نمی‌گرفتند، به یکی از شهرهای کوچک این کشور رفت. مدتی بعد، تحصیلش را ناتمام گذاشت و تقاضای پناهندگی کرد. او دوستانی دارد که همزمان با او از ایران خارج شده‌اند: «همه با ویزای تحصیلی آمدیم. چند نفری درسشان را تمام کردند و کار پیدا کردند. بعضی‌ها به مقطع بالاتر رفتند، اما کسی را سراغ ندارم که برگشته باشد. یک نفر را هم می‌شناسم که بعد از مدتی راه و چاه را یاد گرفت، یک شرکت تاسیس کرد و همین جا ماند.»

مهران می‌گوید که در ایران به دلیل فعالیت‌های دانشجویی محروم از تحصیل بوده، اما دلیل اصلی‌اش برای تقاضای ویزای تحصیلی، خستگی از فشارهای داخلی و انگیزه قوی مهاجرت بوده است.

«برنمی‌گردیم!»

صندوق بین‌المللی پول در گزارش‌های سالانه خود در سال ۲۰۰۹ اعلام کرده‌ بود که «ایران به لحاظ مهاجرت نخبگان و دانش‌آموختگان، در میان ۹۱ کشور در حال توسعه یا توسعه‌نیافته جهان، مقام نخست را دارد.»

با اینکه در زمان‌های مختلف در رویکرد مسئولان ایرانی نسبت به مهاجرت نخبگان اختلاف نظر وجود داشته و در دوره‌هایی آن را یک اقدام تبلیغاتی و جنجال رسانه‌ای تلقی کرده‌اند، اما وعده‌های مقامات ایرانی برای ترغیب مهاجران به بازگشت و نگرانی آنها از آمار بالای مهاجرت تحصیلی، حکایت از گستردگی ابعاد این پدیده دارد.

با این حال، سورنا ستاری، معاون علمی و فناوری رییس جمهوری ایران، چهارشنبه ۲۱ خرداد، در مراسم گردهمایی برگزیدگان کنکور سراسری و مدال‌آوران المپیاد دانش‌آموزی این کشور اعلام کرد که مخالف مهاجرت نخبگان نیست. او با اشاره به اینکه ماندگاری نخبگان در یک کشور مستلزم «سیاست اقتصادی و فضای خاص» است، تأکید کرد که «کشوری که پولش را از نفت تامین می‌کند،….هیچ زمان نمی‌تواند نخبگان خود را در داخل کشور نگهدارد.»

نازنین، دانشجوی دیگری است که برای تحصیل ابتدا به مالزی رفته بود، می گوید: «دوره فوق لیسانس را آنجا خواندم و حالا آمده‌ام آلمان. آن زمان مشهور بود که اگر می‌خواهی از دانشگاه خوبی برای دکتری پذیرش بگیری، بهتر است از یک جا مثل هند یا مالزی شروع کنی. من هدف نهایی‌ام این بود که بیایم اروپا و بمانم. درس می‌خوانی که زندگی کنی دیگر. من هم بعد از پایان درسم، کار پیدا می‌کنم و بالاخره همین‌جا زندگی‌ام را ادامه می‌دهم؛ مثل بقیه.»

حسین، همراه خانواده اش به هلند رفته است: «برای من امکان نداشت که با سرمایه‌گذاری کلان در کشور دیگری اقامت کنم یا مثلا سال‌ها در انتظار ویزای مهاجرت به کانادا بمانم. در عین حال خودم و همسرم نمی‌خواستیم بچه‌هایمان در ایران بزرگ شوند. مشکلات اقتصادی و اجتماعی به ما فشار می‌آورد. من برای دکتری پذیرش گرفتم و همسرم هم وقتی به اینجا آمد، تحصیلش را ادامه داد. الان بچه‌ها مدرسه می‌روند و ماندنی شده‌ایم.»

البته تمام داستان‌های مهاجرت تحصیلی به خوشی ختم نمی‌شود. بسیاری از دانشجویان برای ادامه اقامت خود پس از پایان تحصیل، دچار مشکل می‌شوند؛ اقامت درکشور میزبان مستلزم یافتن شغل است و پیدا کردن شغل همیشه آسان نیست. قوانین مهاجرتی هم مرتب دچار تغییر می‌شوند و در بسیاری موارد از ادامه اقامت دانشجو حمایت نمی‌کنند. برخی کشورها دوران تحصیل را جزو سوابق اقامتی افراد محسوب نمی‌کنند و البته برخی، پس از فراغت از تحصیل، دوره‌ای را به عنوان فرصت کاریابی پیش روی متقاضیان قرار می‌دهند که کوتاه است. آنها علاوه بر این با مشکلات معمول مهاجران هم مواجه هستند: افسردگی، ناسازگاری با محیط تازه و اختلافات آب و هوایی و فرهنگی. با وجود این مشکلات، انگیزه‌های این گروه از مهاجران برای تحمل سختی‌های مهاجرت کم نشده است.

لیلا، در مالزی منتظر فرصتی است تا خود را به استرالیا برساند: «از همان روزی که آمدم قصد بازگشت نداشتم. خیلی راحت می‌توانستم در ایران درسم را ادامه بدهم، اما مشکلات زیادی وجود داشت که انگیزه مرا برای مهاجرت بیشتر کرد. از همان اول هم هیچ‌وقت شعار ندادم که می‌خواهم برگردم، چون نمی‌خواهم برگردم.»

نعیمه دوستدار: نعیمه دوستدار، متولد 1356 در تهران، کارشناس ارشد رشته زبان و ادبیات فارسی است. او در نشریات مکتوب و آنلاین بسیاری در داخل و خارج از ایران قلم زده و برنامه‌سازی رادیویی نیز بخش دیگری از فعالیت‌های او بوده است. حوزه اصلی کار او مسائل اجتماعی، زنان، حقوق بشر و سیاست است. دوستدار به دنبال وقایع پس از انتخابات 1388 در ایران، مجبور به ترک کشور شد و اکنون به عنوان نویسنده مهمان در شهر مالموی سوئد زندگی می‌کند.
Related Post