هفته گذشته موعد دور اول مهلتى که آمریکا برای بازگشت تحریم‌ها علیه ایران داده بود به سر رسید. علیرغم اینکه بازگشت تحریم‌ها تاثیر خود را بر اقتصاد ایران در کوتاه مدت نشان نخواهد داد اما مطمئنا در بلند مدت ایران در اثر این تحریم‌ها تحت فشار شدید اقتصادی قرار خواهد گرفت.
در بیانیه‌ای که آمریکا در ماه می گذشته راجع به خروج آمریکا از توافق هسته‌ای با ایران صادر کرد، سه دوره زمانی برای از سر گرفتن تحریم‌ها علیه ایران معین کرد. که دوره اول آن ششم آگوست به پایان رسید و دوره دوم چهارم نوامبر و اما موعد سر رسید دوره سوم وآخر، ۱۸۰ روز پس از فسخ توافق هسته‌اى مى باشد.
شاید بتوان به این اخطار ۶ ماهه برای شروع مجدد تحریم‌ها به چشمِ مهلتی نگاه کرد که آمریکا به ایران داده تا در رفتارهای خود تجدید نظر کند. اما آنطور که پیداست با توجه به اینکه ایران اهمیتی که به وجهه بین المللی خود می‌دهد درست به اندازه اهمیتی است که به سیاست عملى خود می‌دهد، بنابراین در مقابل فشارهای آمریکا کوتاه نخواهد آمد.
واکنش رسمی ایران در مقابل اعمال مجدد تحریم‌ها در ۶ آگوست متهم کردن آمریکا به شروع «جنگی روانی» علیه ایران بود. و اما موج اول تحریم‌ها علیه ایران؛ خرید و فروش اسکناس دلار و معامله بر اساس موجودی ریالی حساب‌های خارجی دولت ایران و همچنین معامله طلا و فلزات مهم و صنعت خودروسازی و هواپیمایی را نشانه می گیرد. و پاسخ روحانی در برابر این اقدامات متهم کردن حکومت ترامپ به استفاده از این تحریم‌ها برای بهره برداری داخلی در انتخابات ماه نوامبر آمریکا بود و همچنین عنوان کرد که این تدابیر تنبیهی از جانب آمریکا، در واقع تلاشی است برای ایجاد شکاف میان ملت ایران.
اما پارادوکسی در گفته‌های روحانی وجود داشت و آن این بود که گفته های روحانی خطاب به مردم ایران بود تا مردم جهان. سخن او مبنی بر اینکه « او همواه از تعامل و مذاکره استقبال می‌کند…ولی مبنای اول مذاکره صداقت است» درست در خطاب به مردم ایران بود تا توضیح دهد که آمریکا هرگز به توافق هسته‌ای پایبند نبوده است.
در مدت زمان پیش از سر رسید موعد دوره اول در ۶ آگوست، دونالد ترامپ تاکید کرد که آمریکا همچنان «به دنبال رسیدن به توافقی بهتر با ایران است که جامع‌تر بوده و شامل فعالیت‌های تخریبی حکومت ایران از جمله حمایت آن از تروریسم وتولید موشک‌های بالستیک باشد». روحانی در جواب ترامپ آمریکا را به «ادعای» داشتن دیپلماسی متهم کرد و گفت «مذاکره همراه با تحریم معنا ندارد». با این حال محال است متصور شویم که ایران بپذیرد که او را حامی تروریست بنامند. پس ترجیحا تا بعد از اتمام مهلت ۱۸۰ روزه هیچ پیشرفتی در برنامه توافق میان آمریکا و ایران صورت نخواهد گرفت.
دو مرحله دیگر تحریم شامل تحریم مربوط به معامله با شرکت ملی نفت ایران و تحریم‌های مربوط به مبادلات موسسات مالی و تحریم‌ها علیه افراد خارج‌شده از  «فهرست افراد ویژه مشخص شده و بلوک شده (SDN) » خواهد بود. و این ها باعث می شود که ایران دوباره به شرایط سخت اقتصادیِ پیش از رسیدن به توافق هسته‌ای بازگردد. ارقام بانک مرکزی ایران نشان می دهد که تولید نفت این کشور بعد از اعمال تحریم علیه ایران در سال ۲۰۱۲ به شکل قابل توجهی کاهش یافته بود به طوری که بعد از منع اتحادیه اروپا از واردات نفت، میزان تولید نفت ایران ۱۰ ملیون بکشه کاهش یافت. و بعد از لغو تحریم‌ها علیه ایران در سال ۲۰۱۶ وضعیت تولید نفت ایران بهتر شد و به وضعیت قبل از سال ۲۰۱۲ رسید.
همانگونه که تولید داخلی ایران بر اثر تحریم‌ها با مشکل مواجه شد و در سال‌های ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ و ۲۰۱۵ به حالت رکود رسید به همان میزان هم بعد از لغو تحریم‌ها در سال ۲۰۱۶ به شکوفایی قابل توجهی دست پیدا کرد که در طول دهه قبل از آن دست نیافته بود. در نتیجه قطعا تولید ناخالص داخلی ایران به وضعیتی بغرنج‌تر دچار خواهد شد.
اتحادیه اروپا اعلام کرد که مقررات بلوکه کردن تحریم‌ها را برای حمایت از شرکت‌هایی که با ایران داد و ستد می‌کنند از مجازات آمریکا، اعمال خواهد کرد؛ درست همان کاری را که در دوره تحریم کوبا انجام داد. اما آنطور که دیدیم با این اقدامِ اروپا، اقتصاد کوبا در مدت زمان تحریم بسیار ضعیف بود؛ بنابراین قانون بلوکه کردن تحریم توسط اروپا برای اطمینان خاطر شرکت های اروپایی کافی نخواد بود. ارزش ریال ایرانی پایین آمد و خیلی از شرکت‌ها حتی قبل از فسخ توافق هسته‎ای از جانب آمریکا، از داد و ستد با ایران دست کشیدند.
سخنان روحانی در ربط دادن تحریم دوباره ایران به ایجاد شکاف میان ملت ایران بیراه نبود. انتظارها بعد از رسیدن به توافق هسته بالا رفت بطوری که انتظار می‌رفت که توافقات تجاری و سرمایه گذاری بین المللی باعث پیشرفت اقتصادی و ایجاد فرصت‌های شغلی شود. و این پیش بینی‌ها در همان دوره توافق هسته‌ای هم کاملا محقق نشد بنابراین در دوره تحریم قطعا محقق نمی‌شوند.
این باعث می‌شود که وضعیت داخلی ایران دچار آشفتگی شود و مردم علیه مشکلات اقتصادی به پا خیزند و آن‌طور که پیداست با افزایش تحریم‌ها این مشکلات بیشتر هم خواهد شد. و این یعنی اینکه این شکاف فقط میان طبقات پایین جامعه ایرانی و حکومت ایران صورت نخواهد گرفت بلکه بین خودِ حکومت و طبقه تجار بانفوذ که بیش از بقیه متضرر خواهند شد نیز بوجود خواهد آمد.
قطعا ایران همچنان دارای شرکای تجاری فعال همچون چین و هند است که احتمال می‌رود همچون سال ۲۰۱۲ از آن حمایت کنند. ولی با بالا رفتن انتظار ملت ایران بعد از رسیدن به توافق هسته‌ای بعید به نظر می‌رسد که حمایت چین و هند جوابگوی توقعات ملت ایران باشد.
به این ترتیب ایران توانایی مقابله با تحریم‌ها را در کوتاه مدت خواهد داشت لیکن چشم انداز بلند مدت اقتصاد ایران تیره و تار بنظر می‌رسد.