ترزامی نخست وزیر بریتانیا

ترزا می نخست وزیر بریتانیا نه تنها نتوانست در انتخابات پارلمان اخیر بر کرسی های حزب محافظه کار بیفزاید بلکه این حزب تعدادی از کرسی های خود را نیز از دست داد. نتیجه ساز وکار دیپلماتیک اروپایی این است که ترزا می خواسته هایی را پیگیری می کند که دیگر مطالبات مردمی نیستند. حالا، بروکسل از این نگران است که مذاکرات پیش رو با نخست وزیر بریتانیا برای خروج این کشور از اتحادیه اروپا بعد از تشکیل کابینه جدید دشوارتر از پیش خواهد بود.

روزنامه فرانسوی “لیبراسیون” در گزارشی ضمن تشبیه می به “یک سرنگ تزریقی” گفت چنانچه ترزا می در مذاکرات با اتحادیه اروپا کمی نرمی نشان دهد از سوی هم حزبی های خود مورد انتقاد قرار می گیرد؛ یعنی آنهایی که منتظر یک اشتباه از سوی ترزا می هستند تا به وی حمله کنند. و اگر هم می خیلی سخت گیری نشان دهد در دام انتقادهای احزاب دارای گرایشات اروپایی مثل “حزب کارگر” و “حزب ملی اسکاتلند” می افتد. بنابراین، تردید ترزا می منجر به بدتر شدن اوضاع می شود.

به هر حال، ترزا می در بد مخمصه ای گرفتار شده و نوک پیکان ها از هر طرف به سمت وی نشانه رفته است. شرط بندی ترزا می نتیجه عکس داد. حرص و طمع ترزا می به ضررش تمام شد. او به دنبال کسب حمایت مردمی گسترده تری بود اما چنین نشد. او با باور کردن نتایج نظر سنجی ها که به نفعش بود انتخابات زودهنگام برگزار کرد تا از نتایج پربار محبوبیت مردمی خود بهره مند شود. اما، نتیجه ناامید کننده بود. ترزا می در زمان تصدی پست وزارت کشور تصور می کرد که می تواند با اخراج ۲۰ هزار پلیس از حقوق این عده برای بهبود اوضاع اقتصادی کشور بهره گیرد. اما، کشورش به ناگاه هدف حملات تروریستی قرار گرفت. او فکر می کرد که جرمی کوربین، حتما بازنده انتخابات خواهد بود؛ چه اینکه وی تا چند هفته پیش از انتخابات از سوی دوست و دشمن مورد انتقاد قرار گرفت و همه او را دست کم می گرفتند. جرمی کوربین به ناگاه از محبوبیت برخوردار شده و حزبش سی کرسی بیشتر از انتخابات سابق را از آن خود نمود. خانم می از ایجاد “ثبات” می گوید و خط مشی “سفت و سختی” در پیش گرفته اما نتیجه این رویکرد چیزی جز “بی ثباتی” و “سردرگمی” داخلی و یک پارلمان “معلق” نبوده است.

او قبل از أغاز مذاکرات بریگزیت از نتایج پربار آن گفت. اشتباه می دقیقا همین بود. او فکر می کرد بریتانیا بهشت مالیاتی می شود بدون اینکه بداند که این مساله چقدر هزینه بردار بوده یا اینکه تعهدات کشور به همسایگانش چه خواهد بود. اشتباه دیگر او این بود که خود را در مناظره های تلویزیونی برتر از بقیه کاندیداها فرض کرده و طوری ظاهر شد که گویا با مردم و نگرانی ها و خواسته هایشان فرسنگ ها فاصله دارد. اروپایی ها هم ترزا می را ملامت کردند که این چه کاری بود که انجام داد. مارکوس فربر نماینده پارلمان اروپا گفت “نظام سیاسی بریتانیا در شرایط غیرمناسب دستخوش نابسامانی فراگیری شده و این هرج و مرج و فضای تردید به دلیل عدم وجود یک فرماندهی مقتدر و باثبات روبه گسترش است.”

البته، نتایج این انتخابات در دو سال گذشته غافلگیر کننده نبوده است. اخیرا، انتخابات در کشورهای غربی معما برانگیز شده که بعد از اعلام نتایج باید مورد تفسیر و تحلیل قرار بگیرند. مزاج مردم ثابت نیست؛ چرا که رای دهندگان واقعا نمی دانند که برای پیشگیری از “سونامی” جهانی شدن رویکرد انزوا بهتر است یا گشایش بیشتر به سمت جهان؟ یکی از ویژگی های سیاست ورزی تناقض گویی شده. پایه و اساس همه اظهارات ضد و نقیض گویی شده. می هزینه چنین رویکردی را پرداخت.

چه کسی تصور می کرد که رای دهندگان تنها بعد از یکسال از رای آری به “بریگزیت” از انتخاب نمایندگان حزب استقلال طلب “یوکیپ” که آنها را به این ماجراجویی کشاندند خودداری می کنند؟ اصلا چه کسی پیش بینی می کرد جوانان به شکل بی سابقه ای به پای صندوق رای می روند؛ این جوانان حرف خود را به کرسی نشانده و اکثر آنان از حزب کارگر به ریاست کوربین جانبداری کردند. آری، کوربینی که همه فکر می کردند چهره کاریزماتیک خود را از دست داده و دیگر از محبوبیت برخوردار نیست. مخالفان او هم تصور می کردند که می توانند در این انتخابات برای همیشه از دست او خلاص شوند. به گزارش یکی از روزنامه ها، کوربین در آستانه هفتاد سالگی بار دیگر بر اثر حمایت نسل نو از او دوران جوانی را تجربه می کند.

از این که بگذریم، اصولا به ذهن چه کسی خطور می کرد که دونالد ترامپ پیروز انتخابات آمریکا و امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه شوند. و اینکه اروپا و آمریکا بر سر مسائل مهم و سرنوشت ساز اختلاف پیدا کنند و ماهیت عمل و حمایت مالی ناتو مورد بحث و بررسی قرار بگیرد و فعالیت های ایستگاه های ایست بازرسی مرزی بین کشورهای اروپایی، بعضا با خواست مردم از سر گرفته شود.

زمانی که جرج بوش (جونیور) بعد از واقعه ۱۱ سپتامبر مبارزه با تروریسم را آغاز کرد و سیاست های کنترلی سخت گیرانه ای در پیش گرفت با مخالفت گسترده ای روبرو نشد. از آن به بعد، امنیت در اولویت شهروندان قرار گرفت و مسائل دیگر پیش پا افتاده شدند. اما، هنگامی که ترزا می گفت “شاید” قوانین و مقررات “حقوق بشری” در راستای محدود کردن تحرکات تروریست ها و مظنونین به تروریسم دستخوش تغییر و تحول شود گویی که تابوشکنی کرده است.

عده ای امیدوارند که مردم بریتانیا نظر خود را درباره خروج از اتحادیه اروپا تغییر داده باشند یا دستکم، خواستار باقی ماندن انگلستان در بازار واحد اروپایی باشند. اما، فضای تردید و در پیش نگرفتن راه حل قاطعانه در بریتانیا برای اروپایی ها و به خصوص مفام های ارشد بروکسل دردسرساز شده است. آنها تمایل دارند مذاکرات با بریتانیا در زمان مشخص شده تمام شود.

هیچ کدام از ۲۷ کشور عضو اتحادیه اروپا برای درک نتایج ماجراجویی های حیرت انگیز بریتانیا، هیچ وقت، تا این اندازه عجله نداشتند. انتخابات در هیچ کشوری مثل انتخابات بریتانیا تا این اندازه برای اروپایی ها و کشورهای جهان مهم نبوده است. اما، پیوستگی و ارتباط به ویژگی طاقت فرسایی برای همه تبدیل شده. بریتانیا در بد مخمصه ای گیر افتاده است. ترزا می هم بدشانس است؛ زنی تنها در جنگل پر از مرد. این عامل، اصلا کمکی به او در این مسیر نمی کند.