کاسه صبر لبریز شد. مردم بصره دیگر تاب و تحمل چند دهه ستم را نیاوردند و هزاران نفر برای تظاهرات به خیابانها ریختند. علیه رنجی که “الفیحا”( خانه بزرگ و پهناور و لقب بصره) می‌برد در تامین کم‌ترین خدمات. ثروتمندترین شهرعراق، سرشار ازنفت و تکیه داده به خلیج عربی و شاهد پیوند دجله و فرات از تشنگی می‌نالد. از کمبود آب شرب مناسب یا پاسخگویی به ساده‌ترین احتیاجات.

در تظاهرات ۱۵ تن کشته شدند و دهها تن زخمی-درمیانشان جوان و نیروی پلیس. آرزوی عراقی‌ها برای خروج از بحران‌های زنجیره‌ای دودهوا شد. آنچه در این بین جلب توجه می‌کند، همزمانی تظاهرات و رایزنی‌ها در بغداد برای تشکیل دولت و تفاوت بزرگ میان دغدغه مردم و سیاستمداران بود. رایزنی‌ها درباره چگونگی تامین آب شرب مناسب نبود یا حل مشکل بیکاری یا تهیه یک طرح فراگیراقتصادی یا تحقق اهداف بلند مدت برای کشور. چانه‌زنی برای “سهمیه‌بری” بود و نام نامزدها برای گرفتن پست‌ها. قسمت جدیدی از نمایش “صندلی‌ها” که بین احزاب دست به دست می‌شوند و احزاب برآنها معامله می‌کنند.

ناکامی پارلمان عراق در انتخاب رئیسش، خبر از شکست نمایندگان مردم در پاسخ به نیازهاشان می‌دهد. حالا صداهایی بلند شده و از حیدر العبادی که دوره نخست وزیری‌اش

تمام شده می‌خواهند استعفا کند بی آنکه جایگزین مناسبی انتخاب کرده باشند. مثل بسیاری از اظهار نظرهای سیاسی درعراق، هدف از این درخواست نجات افرادی است که درایجاد بحران دست داشته‌اند، بدون اینکه این گام نتیجه ملموسی داشته باشد. داستان به معرفی نخست وزیر جدید تمام نمی‌شود بلکه مسئله سالهای طولانی مدیریت نادرست و عدم مقدم دانستن منافع جامعه بر مصالح حزبی و شخصی است.

شاید خواننده باور نکند که عراق وزارتی دارد به نام وزارت “منابع آبی”-وزارتی با بودجه قابل توجه و وزیری با حقوق بالا و حفاظت و اختیارات. وزارتی که مسئول کشوری است که طی شش ماه گذشته شاهد خشکیدن یکی از مهم‌ترین منابع آب شیرین عراق بود(رود دجله) و باز شاهد آلوده شدن آب مهم‌ترین شهرش بصره، حادثه‌ای که به مسمومیت بیش از ۲۰ هزارنفر منجرشد. رنج میلیون‌ها شهروند در تابستان سخت افزایش یافت. و وقتی پارلمان عراق برای بحران بصره، جلسه فوری تشکیل داد وزیر جنابی گفت” آب شرب و آب مورد بهره‌برداری زیرنظر بخش دیگری است” یعنی از حوزه کاری وزارتش خارج است. او اضافه کرد” آب خام دچار آلودگی نشد”. و به جای آنکه پیشنهاد یا راه چاره و کاری برای بیرون رفتن از این وضعیت ارائه کند تا از فشار برمردم کاسته شود، بهانه‌هایی برای شانه خالی کردن از زیر بارمسئولیت در برابر پارلمان ردیف کرد. و این بهترین دلیل است بر مسئولیت ناپذیری بسیاری از سیاست پیشه‌گان و نتیجه محاسبه و محاکمه نکردن مفسدان و کسانی که  در انجام مسئولیت کوتاهی می‌کنند.

حسابکشی نکردن از مسئولین و چشم‌پوشی از فسادی که منتشرشده، به سریال بحران‌ها در عراق منجرشد. دردهای مزمنی که کشور می‌کشد نتیجه مستقیم عدم محاسبه مسئولان عالیرتبه در سال‌های گذشته است. هرجا قضیه‌ای مربوط به اموال عمومی بود و تحقیقاتی برای حسابکشی از مسئولی عراقی شروع شد، نتیجه یکی بود- فرار متهم به کشوری دیگر و در مواردی نادر، قربانی کردن مسئولان رده پایین. هیچ مسئول رده بالایی، برای سریال جرم و جنایت‌هایی که در حق کشور می‌شود زندانی یا تنبیه نمی‌شود؛ از قاچاق آثار باستانی بگیر تا قرارداد خرید اسلحه به ارزش۴٫۲ میلیارد دلار درسال۲۰۱۲ و تحویل موصل به داعش و مسموم شدن ۲۰ هزارشهروند در بصره و … فهرست بلند بالاست با جزئیات متفاوت، نتیجه اما یکی است” نگهبان قافله، دزد است”.

مسئولیت بزرگ و سرزنش اصلی متوجه “استان” است. براساس نظام سیاسی عراق پس از۲۰۰۳ استان‌ها از اختیارات و مسئولیت‌هایی وسیع‌تر از گذشته برخوردار شدند. در حالی که مدیریت استان، مرکز را برای کوتاهی ملامت می‌کند، بغداد پاسخ می‌دهد، مدیریت استان در انجام مأموریت‌هاش شکست خورده. فدرالیزم وقتی موفق شود، بهترین ابزار اداره کشورهایی می‌شود که دارای مردم و استانها و خواسته‌های متنوع باشند. اما همین روش مدیریت موجب می‌شود مسئولان بخش‌های محلی از زیربارمسئولیت شانه خالی کنند و فاجعه آفرینی شود.

هرچند وقت یک‌بار صدای سیاستمدارانی بلند می‌شود که برای “اقلیم بصره” کیسه دوخته‌اند، به خصوص که بصره دریایی از ثروت نفتی دارد و ثروت‌های زراعی. این صداها در میان این بحران بلند شدند اما این بار از زبان کسانی که دنبال منافع سیاسی‌اند بی آنکه توضیح دهند، این طرح چگونه به نفع مردم بصره خواهد بود. فساد محلی است همانگونه که می‌تواند منطقه‌ای باشد. نبود سیستم برای حفاظت از اموال عمومی مثل تقویت دستگاه نظارت و قضاوت، مساوی است با تکراربحران در سطوح دیگر.

تظاهرکنندگان تهدید به مرگ شدند و دهها نفر بازداشت، کما اینکه برخی جریانات تلاش کردند بر موج جنبش مردمی سوارشوند. همین موجب فروکش کردن تظاهرات شد، اما این بدین معنی نیست که مردم تن به شرایط موجود داده باشند یا بار دیگر خیزش نکنند. نشانه‌های فراوانی از دست داشتن برخی گروه‌های مسلح و عناصر وابسته به ایران وجود دارد که پشت این تهدیدها قراردارند. خشم تظاهرکنندگان از تهران روشن و قابل درک است. برافراشتن پرچم عراق به جای پرچم ایران، بهترین دلیل بر این نکته است که مردم عراق نمی‌خواهند ایران دست بالا را دربصره داشته باشد.

بدون شک و در هر شرایطی نمی‌توان حمله به کنسولگری را تایید کرد، اما وقتی کنسولگری نماد دخالت منفی در کشور بشود و در زیان نقش داشته باشد، نمی‌توان جز این انتظار داشت که خشم مردم برسرآن خالی شود.

اهمیت وضعیت کنونی به اهمیت اقتصادی و استراتژیک بصره برای عراق برمی‌گردد علاوه براینکه نشان می‌دهد که مردم چقدر از اوضاع کنونی ناراضی‌اند.