شمارش معکوس برای آغاز دوردوم تحریم‌های امریکا علیه ایران آغازشد. این دور از تحریم‌ها بیشتر بر به صفررساندن صادرات نفت ایرانی و درآمدهای میلیاردی نفتی آن تمرکز دارد تا اختاپوس تروریسم و گسترش فرقه‌ایش در منطقه را نابود کند. این مجموعه تحریم‌ها شامل بنادر و ناوگان دریایی ایران می‌شود تا توان ایران برصادرات نفت، قاچاق اسلحه، پولشویی و تهدید کشورهای منطقه با ملیشیای تروریست محدود شود، کاری که در عراق، سوریه، لبنان، یمن و بحرین اتفاق می‌افتد.
واشنگتن برساعت صفردر ۴نوامبر پیش‌دستی کرد و روز ۱۶ اکتبر کنونی تحریم‌هایی بر گروه مسلح بسیج وابسته به سپاه انقلابی وضع کرد. نیروهای شبه نظامی که تعدادشان به یک میلیون داوطلب زن و مرد می‌رسد و به عنوان مهم‌ترین نیروی تابع سپاه انقلابی محسوب می‌شود. معمولا این نیرو، مأموریت سرکوب تظاهرات اعتراض آمیز در شهرها را به عهده دارد، اما در جنگ عراق وایران و جنگ داخلی سوریه شرکت کرد. این تحریم‌های پیش‌دستانه شامل شرکت تراکتورسازی ایران و بزرگ‌ترین شرکت فولاد در خاورمیانه شد. این دوشرکت بخشی از ماشین جنگی ایران است که به صنایع موشکی و اسلحه سازی کمک می‌کنند.
ایالات متحده قادرنخواهد بود حلقه محاصره نظام«سرطان بدخیم» را کامل کند مگر اینکه بازوهای تروریستی خارجی‌اش را از «حزب الله» لبنانی گرفته تا ملیشیای عراقی که خود را تحت نام «الحشد الشعبی» مشغول ترور و فساد و کشتار و فارسیزاسیون جامعه عراقی وتغییر بافت جمعیتی آن کرده، قطع کند. ضرورت دارد تصمیم وزارت دادگستری امریکا مبنی بردرج نام «حزب الله» در فهرست گروه‌های تبهکارفرامرزی که با چهار کشور تبهکار امریکای لاتین ارتباط دارد، شامل گروه‌های مسلح وابسته به ایران با نام «الحشد الشعبی» در عراق بشود. این مجموعه خارج از قاعده و مقررات و نفوذی درنیروهای نظامی وامنیتی عراق که زیر نظرمستقیم شخص قاسم سلیمانی اداره می‌شود و مأموریت‌های سپاه انقلابی را اجرا می‌کند و دولت حیدرالعبادی آن را به انواع سلاح سنگین، خودرو و تجهیزات مورد نیاز مجهز کرد تا به ارتشی بدل شود موازی ارتش عراق. الحشد الشعبی اکنون به گروهی سیاسی با وزنی خاص در مجلس نمایندگان و هیئت دولت حضور دارد.
ایران جنگ تحریم‌های ایالات متحده را در سرزمینش و تریبون‌های سازمان‌های بین‌المللی ادامه نمی‌دهد که این در واقعیت چیزی را تغییر نمی‌دهد. صحنه عراق و سوریه و لبنان و افغانستان و برخی جمهوری‌های شوروی سابق را برای این کار آماده کرده و تلاش کرد با کشورهای اروپایی و چین و هند و ژاپن دو هدف را محقق کند: اول اینکه بازاری برای نفتش پیدا کند و زیر پرچم عراق، لبنان، کشورهای افریقایی و جزایر دوردست در اقیانوس‌ها قاچاق کند. به قاچاق مواد مخدرو پولشویی در بانک‌های اروپایی و خاور دور دست بزند. فراتر از این دست بعضی کشورهای خلیج در پولشویی از طریق شعب بانک‌های ایرانی و بازار آزاد آلوده است.
شاید یکی از اولین مأموریت‌های عادل عبدالمهدی نخست وزیر جدید عراق عبور از تحریم‌های ایران باشد. عادل نباید اجازه دهد عراق نقش دلال نفت ایرانی بشود. مردم عراق تاب ندارند که «هیزم کش» رویاروی ایران وامریکا بشوند که درهر لحظه ممکن است، جنگ اقتصادی‌شان به جنگ نظامی تمام عیارتبدیل شود. نظامیان ایرانی پس از شکست در جنگ عراق وایران در دهه هشتاد، ابایی ندارند که بگویند استراتژی جنگی‌شان را براساس درگیری در خاک دیگر کشورها و با به خدمت گرفتن سربازان غیر ایرانی بنا کرده‌اند. آیا جزعراق زمینی برای این مأمورست وجود دارد؟ عراقی که با سرزمین فارس هزار کیلومتر مرزمشترک دارد. آیا ملیشیای غیر ایرانی آماده جنگ برای دفاع از ولایت فقیه در تهران جز ملیشیای حزب الله در لبنان و حوثی‌ها در یمن و مخالفان حکومت در بحرین و هسته‌های خاموش در دیگرکشورهای خلیج وجود دارد؟ پیش از همه اینها ملیشیای الحشد الشعبی عراق است که با گردان‌هایش خود را مدیون ولایت فقیه خامنه‌ای می‌داند.
اگر واشنگتن قصد دارد شیرهای نفت ایران را ببندد، صادراتش را به صفربرساند، مانع از قاچاق بشود، منابع واردات را بخشکاند وعملیات پولشویی را ناکام بگذارد، باید به دقت گلوگاه‌های عراقی که مورد سوء استفاده قرارمی‌گیرند را کنترل کند. باید مانع قاچاق نفت ایران از راه پایانه‌های عراقی بشود و با جدیت مانع باز شدن منابع مالی بانک مرکزی عراق در برابر تومان شکست خورده بشود و مراقب پول‌های تقلبی ایران بشود.