«در حالیکه آمریکا و ایران از صلح سخن می گویند جنگ حقیقی جریان دارد»  عکس از ایندیپندنت

«در حالیکه آمریکا و ایران از صلح سخن می گویند جنگ حقیقی جریان دارد» عکس از ایندیپندنت

چاپ مقاله های روحانی و خاتمی روسای جمهور کنونی و پیشین ایران، در روزنامه های ایندپندنت و گاردین، سفر روحانی به نیویورک، سخنرانی و مصاحبه های وی با رسانه های جمعی آمریکا و پیامدهای این سفر برای ایران از جمله موضوعاتی بود که رسانه های مکتوب بین المللی به آن پرداختند و مقالات متعددی را در این زمینه به چاپ رساندند.

ایندیپندنت

روزنامه ایندیپندنت مقاله حسن روحانی را که در روزنامه واشنگتن پست نیز به چاپ رسیده بود منعکس می کند که در آن رییس جمهور ایران با اشاره به مبارزه انتخاباتیش که با اقبال شهروندان ایرانی روبرو شد، می گوید: «وظیفه دارد به وعده‌های خود از جمله در مورد “تعامل سازنده با جهان” عمل کند. او بار دیگر از سیاست “برد – برد” که پیشتر نیز از آن سخن گفته بود و نیز در نظر گرفتن منافع هر طرف با توجه به منافع همه دفاع کرد.»

رییس‌جمهوری ایران در این مقاله به طور خاص به موضوع برنامه اتمی ایران، رابطه ایران و آمریکا و بحران سوریه اشاره کرده و از لزوم «همکاری» بین‌المللی برای پایان دادن به «رقابت‌های ناسالم» و «دخالت‌هایی که بر خشونت افزوده » سخن گفته است.

حسن روحانی از افراطی‌گری به عنوان مشکلی برای همگان نام می برد که حتی اگر هزاران مایل دورتر از کشوری رخ دهند، باز هم کسی در برابر آن ایمن نخواهد بود.رییس‌جمهوری ایران در مورد برنامه اتمی نیز می‌گوید به جای تمرکز بر «بدتر نشدن»، «ما باید فکر کنیم تا چگونه وضعیت را بهتر کنیم.»

حسن روحانی در نوشته خود به خشونت‌ها در کشورهای سوریه، عراق و افغانستان اشاره کرده «حملات شیمیایی در سوریه» را «شدیدا محکوم کرده» و در بخشی دیگر می‌گوید این خشونت‌ها از هویت واقعی این کشورها به دور است.

او می‌نویسد برای پایان داد به این خشونت‌ها و افراطی‌گری نیز باید همکاری متقابل کرد. حسن روحانی می‌گوید از دو نگاه به چالش‌های همگانی موجود می‌نگرد: «نخست باید با همکاری بنیادین به دنبال برپا کردن یک گفت‌وگوی ملی بود».

در این مورد رییس‌جمهوری ایران به خواست خود از دولتش برای کمک به گفت‌وگو میان دولت سوریه و مخالفان اشاره می‌کند.

حسن روحانی در پایان مقاله خود می‌نویسد: «در حالیکه به نیویورک می‌آیم تا در نشست عمومی ملل متحد شرکت کنم، از همتایانم می‌خواهم تا فرصتی که انتخابات اخیر در ایران فراهم آورده است را مغتنم بدانند. از آنها می‌خواهم از بیشترین اختیارات خود برای تعاملی با احتیاط که مردمم به من داده‌اند، استفاده کرده و پاسخی درخور به تلاش‌های دولتم برای وارد شدن به گفت‌وگویی سازنده بدهند. بیش از همه، از آنها می‌خواهم نگاهی فراتر داشته باشند و شجاعانه به من بگویند چه می‌بینند – اگر نه برای منافع ملی خود، برای مشروعیت خود، و برای کودکانمان و نسل‌های آینده.»

در همین روزنامه مقاله ای دیگر به قلم دیوید آزبورن به چاپ رسیده است که عنوان ان از این قرار است: «مشکل اینست که حسن روحانی ریاست جمهوری را بر عهده دارد،اما رهبر نیست.»

نویسنده با اشاره به اینکه هیج چیز صد در صدد نیست اما اوج سخن در واشنگتن اینست که باراک اوباما و رئیس جمهور جدید ایران در نیویورک دیدار خواهند کرد، می نویسد: کاخ سفید به دنبال حمله سیاسی متبحرانه و ناگهانی روحانی که در ماه اوت زمام امور را به دست گر، محاسبات بسیار سختی را پیگیری می کند.

آزبورن در این مقاله به مصاحبه روحانی با یک شبکه تلویزیونی آمریکایی که چند روز پیش انجام شد، اشاره می کند و می نویسد: روحانی در این مصاحبه متعهد شد که سلاح هسته‌ای را پیشرفت ندهد. وی هم چنین یکی از زندانیان سیاسی را آزاد کرد.

وی می نویسد: آمریکا رفتار محتاطانه ای از خود نشان می دهد.هفته پیش روشن شد که اوباما نامه ای به روحانی فرستاده که به نظر می رسد پاسخ مثبتی را دریافت کرده است.

به گفته وی وضعیت جدید، اسراییل را در برابر یک معضل قرار داده است.رفتار محتاطانه بر این امر تکیه دارد که تنها نباید بر اساس ظاهر روحانی بویژه در مورد برنامه هسته ای قضاوت کرد.

نویسنده چنین نتیجه گیری می کند همه این موارد در حالی مطرح می شود که روحانی معتدل و اوباما در حال برنامه ریزی برای حضور در مجمع عمومی سازمان ملل هستند.

پاتریک کوبرن نیز در روزنامه ایندپندنت در مقاله ای با عنوان «در حالیکه آمریکا و ایران از صلح سخن می گویند جنگ حقیقی جریان دارد،» می نویسد: «روحانی در مقاله خود در واشنگتن پست و هم چنین در مصاحبه با تلویزیون آمریکا تاکید کرد، “وی اختیار کامل برای گفتگو با غرب در مورد برنامه هسته ای را دارد” و عنوان داشت، تحت هر شرایطی ایران به دنبال پیشرفت سلاح کشتار دسته جمعی از جمله سلاح هسته ای بر نخواهد امد.»

نویسنده بر این باور است که روحانی با نوشتن مقاله در یک روزنامه آمریکایی، توانسته است، یخ رابطه بین آمریکا با ایران را ترک دار کند.

وی هم چنین معتقد است که تمرکز بر سوریه برای رهایی از زرادخانه سلاح های شیمیایی به جای سرنگونی رژیم بشار اسد، رئیس جمهور آن کشور، یک عامل مهم برای ایران به شمار می آید.

فاینانشال تایمز

جان رید در روزنامه فاینانشال تایمز مقاله ای را با عنوان «اسراییل نسبت به سیاست تهاجمی ایران هشدار می دهد» از بیت المقدس می نویسد: «بنیامین نتانیاهو رییس حکومت اسراییل بیم آن را دارد که سیاست تهاجمی رییس جمهور جدید ایران به تضعیف پافشاری آمریکا و اروپا در متوقف کردن برنامه هسته ای ایران منجر شود که این امر به انزوای بیشتر اسراییل منجر خواهد شد.»

نویسنده در ادامه می افزاید: «رییس حکومت اسراییل ومسؤلین حکومتی، سیاست باز روحانی در برابر رهبران غربی و تاکید وی بر اینکه ایران برنامه هسته ای را در مقابل پایان دادن به تحریم ها کنار خواهد گذاشت، رد می کنند.»

دیوید گاردنر نیز در همین روزنامه مقاله ای را با عنوان گشایش روابط آمریکا با ایران قواعد بازی در منطقه را بر هم می زند، می نویسد: دلیل امضای موافقتنامه خلع سلاح شیمیایی سوریه بین آمریکا و روسیه، استفاده نظام اسد از گاز سارین علیه مردمش بود. وی با اشاره به اینکه امروز سوریه خط مقدم جنگ بین شیعه و اهل سنت است،این پرسش را که ایران چگونه می تواند بر توازن قوا در منطقه تاثیر بگذارد.؟ به پیش می کشد.

گاردنر با اشاره به مبادله نامه بین اوباما و روحانی می نویسد: «اوباما گام های حساب شده ای را برای رسیدن به آینده بهتر به پیش بر می دارد.»

این نویسنده معتقد است، روحانی به دلیل حمایت های رهبری، جرئت پیدا کرده است که تعداد زیادی از زندانیان سیاسی را ازاد کند، محمد جواد ظریف را به عنوان وزیر امور خارجه و شمخانی را به عنوان رییس شورای امنیت ملی انتخاب کند.روحانی گفته است ایران برای مصالحه آماده است و هیچ بحرانی در حل این مسئله وجود ندارد.

گاردنر در پایان مقاله می نویسد: «اوباما باید اسراییل و عربستان سعودی، بزرگترین متحدان منطقه ای خود را قانع کند که باید برای رسیدن به صلح در سوریه به تفاهم برسند.»
اوبزور
اما روزنامه اوبزور با دید متفاوتی به تلاش های روحانی پرداخته و مقاله ای را با عنوان «پیشنهادهای شجاعانه روحانی امید حقیقی را به همراه می اورد» به چاپ رسانده است.

این روزنامه با اشاره به سفر روحانی به نیویورک و زنجیره اقدامات غیر منتظره ای که رییس جمهور جدید که اخرین آن مقاله ای است که در روزنامه واشنگتن پست به چاپ رسانده است، می نویسد: «روحانی در این مقاله به امکان پایان دادن به گزینه دستیابی به توانمندی و سلاح هسته ای که همانند بشکه باروت قابل انفجار در خاورمیانه است، اشاره کرده است.»

این روزنامه می نویسد اوباما و روحانی در یک رقص دیپلماسی دقیق و ظریف شرکت خواهند کرد که در نهایت به دیدار و امضای موافقتنامه ای بین دو کشور خواهد انجامید.به این ترتیب ممکن است، روحانی با اتحاد جدیدی به ایران بازگردد که حتی بدبیننان تندرو در خاورمیانه آن را به مثابه یک رویداد تاریخی در منطقه به شمار می آورند.
گاردین
محمد خاتمی رییس جمهور پیشین ایران نیز در مقالهای در روزنامه گاردین دولت حسن روحانی را فرصتی استثنایی برای حل مسئله هستهای ایران و منازعات خاورمیانه دانست. وی همچنین نسبت به رشد افراط گرایی هشدار داده و گفته است برنامههای روحانی، ترجمه کاربردی پیشنهاد «گفتوگوی تمدنها» است.

خاتمی مینویسد: «امروز که دکتر حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی ایران، با هدف “تعامل سازنده” با جهان خود را برای ایراد سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل آماده میکند، به درسهای تجربه خودم به عنوان رئیس جمهور سابق این کشور بزرگ و تلاشم برای ترویج گفتوگو میان ملتها و کاهش دشمنیها میاندیشم.»

رئیس جمهور پیشین ایران مسئله هستهای ایران را هم یکی از مسایل خاورمیانه برشمرده که به گفته او «در عین حال که بزرگترین آنها نیست، حل باقی مسایل خاورمیانه هم به چگونگی حل و فصل آن بستگی دارد.»

وی در ادامه برنامه سیاسی حسن روحانی را به نوعی ترجمه سیاسی و کاردی، «نظریه گفتوگوی تمدنها»ی خود دانسته است، آن هم در زمانی که به تعبیر او «طیفی از بحرانهای سیاسی همپوشان در حال ساختن یک فاجعه جهانیاند.»

رئیس جمهوری پیشین ایران، به شکست مذاکرات هستهای در دوره ریاست جمهوری خود اشاره میکند و با اشاره به سه کتاب محمد البرادعی مدیرکل پیشین آژانس، جک استراو وزیر پیشین خارجه بریتانیا و حسن روحانی دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی، مینویسد سیاستهای وقت آمریکا و کشورهایی که از بهبود مناسبات ایران و غرب ناراضی بودند، مانع رسیدن به یک توافق شد.

خاتمی مینویسد: «شکست دیپلماسی علیرغم طلوع افق توافق بیش از یک دهه پیش، دو علت اصلی داشت: یکی، فشار همان سیاستهایی که آمریکا را پس از فاجعه یازدهم سپتامبر به تکرار فاجعه در قالب دو جنگ خسارتبار در افغانستان و عراق کشانده بود، بهویژه در عراق به بهانه کاذب مقابله با سلاحهای کشتار جمعی که کذب آن بعدا خیلی زود بر همگان آشکار شد. علت دیگر، فشار و نفوذ کشورهایی بود، خصوصا اسراییل، که استمرار رونق و نفوذ منطقهای و جهانی خود را در گرو تداوم تیری روابط میان ایران و غرب، خصوصا روابط با آمریکا، و تنش در خاورمیانه میدیدند.»

وی در این مقاله میافزاید: «حمایت آشکار رهبر جمهوری اسلامی از برنامههای داخلی و خارجی رئیس جمهوری اسلامی ایران نیز امتیاز برجستهای است که اختیارات لازم و کافی را برای حلوفصل دیپلماتیک مسایل سیاست خارجی ایران با غرب (و نه فقط مسئله هستهای) به آقای دکتر روحانی و همکارانش میدهد.»