ایران در وضع به سامانی به سر نمی برد، یعنی در وضعیت بی طرفی نیست که بتواند دامان حقیقت را به دست آورد. اما نشانه های نگرانی و تعصب ایران چیست؟ شاید نخستین این نشانه ها که بر بسیاری از سیاستمداران و نظامیان ایران مستولی شده، این باشد که همه این فشارهای بین المللی تاثیری بر وضع داخلی ایرانی نخواهد کرد، در حالی که این مساله غلط است و فریبنده. شواهدی بسیاری هست که بر تعصب و نگرانی ایران دلالت می کند. مهمترین آنها دو مساله است: یکی بین المللی و دیگری داخلی. در خصوص بعد بین المللی باید گفت که ایران در پاسخ به «تحریم ها» منش همیشگی خود را با اصرار بیشتری ادامه خواهد داد؛ یعنی این منش را که به مزدوران و ماموران خود در منطقه عربی فرمان دهد عرضه اندام کنند، به این گمان که با این کار منطقه مجاور عربی را آشفته کند، یا حتی ناکار نماید، یا در برابر آنها پیروز شود! یکی از این عرضه اندام ها در سخنرانی حسن نصرالله نشان داده شد. هدف این سخنرانی «آرمش به خود» بود، زیرا حجم زیاد تهدید و ارعاب گفته های او، و وقوف در برابر تمام بافتار جامعه لبنانی، دوستان و دشمنان، هدفی جز این نداشت که قدرت خودی ها را به رخ همگان کشد. فرجام چنین گفتار و عقلانیتی جز این نخواهد بود که لبنان را به پای یک جنگ داخلی بکشاند، و هر تلاشی را برای تشکیل حکومت بی نتیجه گذارد. به عبارتی دیگر هدف این بود: هیچ حکومتی در لبنان تشکیل نخواهد شد بی آنکه در برابر شرط های ایران یعنی حزب الله سرخم کند. ما (حزب الله) امتداد ایران و دارای قدرت برتر هستیم. حتی هم پیمان حزب الله در بعبدا، یعنی رئیس جمهور، نیز از این شرط و شروط مستثنا نشد و درخواست غیر قانونی یک وزارت خانه برای «سنی های حزب الله» که بیماری آنها برای سلطه و حکومت گری به خدمت حزب در آمده یک تودهنی به میشل عون بود. این مساعی حزب الله نشان می دهد که هدف آنان سیطره بر لبنان با یک شیوه -به قول برخی لبنانی ها- «غالطاقانه» است. آیا همه این تشویش ها نگرانی ایران را آرام می کند؟ خیر؛ این تلاش ها تنها اقتصاد لبنان را بر باد می دهد و سرانجام برای همگان سرسپردگی و مزدوری حزب الله به ایران عیان می شود. همه این تلاش ها تنها بیماری نگرانی ایران را موقتا تسکین می کند. در عراق نیز برخی از مزدوران ایران تلاش می کنند تشکیل حکومت عادل عبدالمهدی را به تاخیر اندازند، یا شاید موجب برکناری او شوند. اما باز هم این تلاش ها به ضررعراق خواهد بود و سودی برای تخفیف تحریم علیه ایران نمی کند. در یمن نیز همین تلاش های مخرب به وسیله دیگر مزدوران ایران یعنی حوثی ها دنبال می شود.
وضع داخلی نیز آشفته تر است و حکایت از یک بحران عمیق می کند. چهار دهه حکومت توتالیتر، مشکلات عظیمی را ایجاد کرده است. در اواخر دوره پهلوی تعداد زندانی های سیاسی طبق برخی آمار شش تا ده هزار فرد بود (و البته این تعداد نیز کاملا محکوم است)، اما در ایران دوره جمهوری اسلامی تعداد زندانی های سیاسی در دهه هشتاد میلادی نیم میلیون گزارش شده، و ۱۲۰ هزار از آنان اعدام شدند. این ارقام توسط سازمان های بین المللی موثق شده است. ارزش دولار در سال ۱۹۷۹، ۷۰ ریال در برابر هر دلار بود، اما هم اکنون هر دولار برابر با ۱۵۰ هزار ریال است؛ یعنی ریال ایران در طول چهار دهه ۲۲۴۲ برابر ارزش خود را از دست داد. میانگین بیکاری در سال ۱۹۷۹ سه درصد بود اما اینک به سیزده درصد رسیده است. البته برخی آمارها تعداد بیکاران ایرانی را ده میلیون نفر بیان کرده است. شهروند ایرانی حتی از دسترسی به برخی وسایل ارتباط جمعی نیز محروم است! این بدان معناست که انقلابی که برای آزادی مردم شعله ور شد خود مردمان را بنده کرد و به بردگی و بینوایی گرفتار نمود. دولت توتالیتر دینی با این نتایج و کارنامه خود نمی تواند مردم کشورهای همجوار را بفریبد، و وعده یک نظام حکومت گری فاضل و شکوفا دهد. تنها باقی مانده قوت ایران شعارهای عوام فریبی است که عوام مردم را می فریبد، و تنها به تشکیل گروهک هایی مسلح و مزدور می انجامد، که تنها کارویژه های آنها تهدید به مرگ و نیستی است. در لبنان و عراق و سوریه و یمن مزدوران ایران پیام آور مرگ و دوری از زندگانی هستند. تهران توهم می کند که می پندارد مردم عراق یا لبنان یا سوریه یا یمن را می تواند با نظام سیاسی خود بفریبد، در حالی که این نظام در درون کشور خود جز بدبختی برای مردم ارمغانی نداشت و روز به روز مشروعیت آن کاهش می یابد و هیچ تعاملی با جهان ندارد.
آنچه در آینده رخ خواهد داد این است که ایران حجم آشفتگی خود در منطقه را افزایش خواهد داد با این هدف که نظام بین المللی را وادارد تحریم را کاهش دهد در حالی که این دیدگاه کاملا خطاست و نشان می دهد که سردمداران ایران از اندیشه عقلانی به دور هستند.
پایان سخن اینکه راه ایران برای خروج از بحران کنونی بسیار ناهموار است… و اقدام ایران برای منفجر ساختن اوضاع منطقه تنها خودآگاهی مردم عرب کشورهای همجوار را برای ایستادگی در برابر جرثومه ایران بیدار خواهد کرد.