تظاهرات هواداران محمد مرسی در مصر - عکس از خبرگزاری فرانسه

تظاهرات هواداران محمد مرسی در مصر – عکس از خبرگزاری فرانسه

یک مجری زن تلویزیونی مصری اخیرا در برنامه ای زنده از یکی از اتفاقاتی که در شبکه های اجتماعی رخ می دهد، انتقاد کرد. این مجری با غافلگیری، کاربرد بعضی «هشتگ» ها توسط بعضی جوانان مصری را غیرمسئولانه خواند.

جمله «اوضاع بهتر از عراق یا سوریه است» این روزها به شکلی فزاینده در میان مصری ها به کار گرفته می شود، مردمی که با این حرف به وضعیت دشوار در این کشور از جمله قطعی های مکرر برق، گرفتاری های اقتصادی و آشوب های سیاسی اشاره می کنند. به بیان دیگر آنها می گویند که اوضاع می توانست از این هم بدتر باشد.

همکار این مجری زن نیز به انتقاد از این کار پرداخت. وی نیز جوانانی را که از این هشتگ استفاده می کنند، مورد سرزنش قرار داد و آنها را «تنبل» خواند – و گفت اگر آنها خوب درس خوانده بودند و سخت کار کرده بودند، «ما به این وضع نمی افتادیم.»

هنگامی که وی خطاب به بینندگان فریاد می زد، صورتش از خشم قرمز شده بود و همه علائم عصبانیت به وضوح در چهره اش دیده می شد.

واقعیت اینست که آنچه این شخصیت های معروف رسانه ای انجام دادند، اگر چه غیرحرفه ای، اما الزاما خارج از «عرف» نبود. پدیده حمله یک مجری تلویزیونی به آنهایی که با او موافق نیستند – و گاه حتی کشورها و ملت های مخالف – به صورت زنده و به نام «وظیفه ملی»، چیزی است که مخاطبان کاملا به آن عادت کرده اند.

این بیماری اکنون به سرعت در جاهای دیگر هم شیوع پیدا می کند، اما ظاهرا در مصر خیلی رایج است. به نظر می رسد که غرور بعضی از چهره های رسانه ای این کشور آنچنان شدت یافته که این به اصطلاح حرفه ای ها آنرا برای کنار گذاشتن بعضی اصول حرفه ای در موقع مناسب، به کار می گیرند، و اینطور به خود و مخاطبانشان می قبولانند که «وظیفه روزنامه نگاری» آنها و شرایط سخت کنونی کشور به آنها اجازه می دهد این ناپختگی و گستاخی را علنی کنند.

تعمیم دادن، تهمت، تحریک؛ اینها نه تنها شاخص های حرفه روزنامه نگاری امروز هستند بلکه الفبای ملی گرایی به شمار می روند که همه باید آنرا بیاموزند و از آن نفع ببرند.

این رفتار غیرحرفه ای از نابخردی های اسلام سیاسی و برنامه احمقانه آن مبنی بر بهره برداری از خشونت برای کسب رضایت و نوکری مردم بهره می برد. امروز، ظاهرا خشونت های گروه داعش هدیه ای گران بها به این افراد داده است و آن هدیه ای است که به کاملا با زمان تناسب دارد.

با وجود همه اینها، اکنون زمان آزادی یا دوره بهبود جامعه نیست؛ بیایید هر چه هست درباره عدالت و انصاف را فراموش کنیم؛ بگذارید فعالان در سلول های زندان بپوسند؛ اجازه دهید استادان دانشگاه و چهره های مخالف ممنوع الخروج شوند؛ بگذارید تظاهرات ممنوع و طنز و شوخی سیاسی محدود شود.

آیا نمی بینید داعش چه چیزی است و در سوریه و عراق چه می کند؟

هر کس این جملات را رواج می دهد قصد دارد مردم را بترساند. وقتی ما بترسیم خیلی جملات را نمی پرسیم، غر نمی زنیم و شکایت نمی کنیم. بر اساس این منطق، هر کسی غر بزند یا گلایه کند هوادار داعش و خائنی است که مسئولیت همه گرفتاری های ما بر گردن اوست. هیچ کس برای انتقال این پیام ها و ایفای نقش هشدار دهنده، بهتر از چهره های معروف مانند آنهایی که در رسانه ها کار می کنند، نیست.

دغدغه من چهره ای رسانه ای نیست که مخاطبان را به خاطر ندانستن خیرشان به باد انتقاد می گیرد. به عقیده شخصی مانند او و دیگرانی که در رسانه کار می کنند، طنز بخشی از توطئه است، و آنهایی که آنرا به کار می گیرند نادان هستند و دچار توطئه های براندازانه شده اند.

اما چه کسی می گوید داعش فقط یک چهره دارد؟