احمد داوود اوغلو وزیر خارجه ترکیه آغازگر شعار "سیاست نزدیک شدن به شرق و به صفر رساندن مشکلات با همسایگان"

احمد داوود اوغلو وزیر خارجه ترکیه آغازگر شعار "سیاست نزدیک شدن به شرق و به صفر رساندن مشکلات با همسایگان"

با توجه اتخاذ “سیاست نزدیک شدن به شرق و به صفر رساندن مشکلات با همسایگان” از سوی دولت ترکیه، این کشور در چندین مرحله استراتژی سیاست باز با ایران را در پیش گرفت و به توسعه روابط با این کشور پرداخت.

این اقدام با استقبال تهران از مشارکت آنکارا در مساله اتمی همراه شده بود و پس از حضور اردوغان و دوسیلوا رئیس جمهور برزیل در مذاکرات سه جانبه در تهران شکل عملی به خود گرفت.

نقش منطقه ای ترکیه سپس با اصرار ایران بر برگزاری مذاکرات با گروه ۱ + ۵ در خاک ترکیه بیشتر برجسته شد.

مراکز تصمیم گیری در ایران تاکید می کنند که دیدار اخیر احمد داوود اوغلو وزیر خارجه ترکیه (نظریه پرداز صفر کردن مشکلات) از ایران در ۱۰ ژانویه ۲۰۱۲ با دست خالی به انکارا برگشت .

این مراکز اعتقاد دارند که سیاست ” صفر کردن مشکلات ” بحران های سیاسی زیادی برای ترکیه به وجود آورده است به ویژه اینکه آنکارا به واسطه ای برای اجرای سیاست های آمریکا در منطقه تبدیل شده است.

بر اساس این رویکرد، مراکز تصمیم گیری در ایران اعلام می کنند داوود اوغلو در دیدار از تهران در پوشش رساندن پیام کاترین اشتون برای ادامه مذاکرات درصدد مطرح کردن خواسته های ترکیه بوده است.

او در این پوشش توانست مسائل عراق ، سوریه ، نصب رادارهای سیستم دفاع موشکی آمریکا را با رهبران ایران بررسی کند و به طرف ایرانی اطمینان داد ترکیه بر اساس حسن نیت با این کشور تعامل می کند و بر این اساس سطح روابط تجاری خود با ایران را به ۳۰ میلیارد دلار افزایش داد و تاکید کرد آنکارا تحریم بانک مرکزی ایران و تحریم واردات نفت از این کشور را اجرا نمی کند.

داوود اوغلو در شرایطی به ایران سفر کرده است که پارلمان فرانسه و کنیست اسرائیل قانون محکوم کردن قتل عام ارامنه را به تصویب رسانده اند و آثار منفی این اقدام هنوز دامن گیر روابط آنها با ترکیه است.

وزیرخارجه ترکیه در این دیدار تلاش کرده است یک بار دیگر نقش میانجی بین ایران و غرب را در چندین مساله بازی کند.

در گزارشی که در بین ارگانهای نیروی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران بخش شده بود تحلیلی درباره سفر داود اوغلو آمد : پاسخ تهران اگرچه از دو ماه قبل روشن بوده و به شکل رسمی و یا اعلامی بیان شده، این بار به شکل تفصیلی به اطلاع اوغلو رسید. شرایط و موضوعات مذاکره در ظرف زمانی فعلی بسیار متفاوت از یک سال قبل است و ایران نیازی به مذاکره برای تبادل سوخت ندارد و بیداری اسلامی در منطقه و سونامی سرنگونی نظام های وابسته به غرب و خروج اجباری آمریکا از عراق و آماده شدن مقامات آمریکایی برای تفاهم با دشمنان دیروز در افغانستان در یک خروج آبرومندانه از آن کشور و استمرار تکامل فعالیت های هسته ای ایران و انباشت اورانیوم غنی شده، از مولفه های مهم می باشد که با فضای مذاکرات سال قبل کاملاً متفاوت است. مضافاً اینکه، در کنار بحران مالی و اقتصادی در آمریکا و اروپا و آغاز واگرایی در بین یکایک این کشورها که گاهی نیز به تقابل رسیده و زمزمه های واگرایی در اتحادیه اروپا و تغییر اولویت های آمریکا از اروپا به آسیا، مولفه های مربوط به مناسبات بین قدرت های بزرگ که تنش با روسیه و چین در برنامه هسته ای ایران را علنی تر از قبل نشان می دهد، نیز مطرح است. ترک ها که در مذاکرات استانبول نیز، پیک آمریکا بودند و حرمت آنها حفظ نشد، یک بار دیگر از سوی خانم اشتون انگلیسی، این وظیفه را به عهده گرفته اند که عرصه مانور بسیار محدودتری خواهند داشت. به هر حال، پاسخ قبلی مبنی بر آمادگی برای مذاکره به اوغلو هم اعلام شد.
پاسخ ایران به اوغلو در مورد سوریه، بر خطا رفتن آنها و زیان بار بودن این سیاست ها در کنار رژیم صهیونیستی و آمریکا و غرب است که نمی تواند نقش حامی مردم و مطالبات بر حق آنها را بازی کند. در پرونده عراق نیز، با اینکه تا مدت ها، تکیه گاه سیاست امنیتی ترکیه در حمایت یک جریان کوچک متمرکز بود، در یک تحول بزرگ در کنار آمریکا و … ، به حمایت از گروه های مشکوک و تروریست و بعثی گسترش یافت و اکنون با متهم شدن «طارق الهاشمی» و «صالح المطلک» و «رافع العیسادی» به اقدامات تروریستی، نگران از دست رفتن این اهرم های نفوذ در عراق می باشند. مضافاً اینکه، ترکیه هم در سوریه و هم در عراق، با مجازت های اقتصادی روبه رو است و ادامه این سیاست، کارکردهای کشنده ای در اقتصاد ترکیه در برخواهد داشت.

شاید یکی از دلایل شتاب دادن به همکاری های اقتصادی با ایران، جایگزین کردن زیان های آنها در مناسبات با سوریه و تا حدودی در عراق باشد. داود اوغلو در این بخش نیز مانند سوریه پاسخ روشنی دریافت کرد تا خود را به سیاست های آمریکا گره نزند.

محور پایانی سفر داود اوغلو مربوط به استقرار سپر موشکی آمریکا در خاک ترکیه است که وی سعی داشت در مصاحبه مطبوعاتی بر نگرانی و هشدار ایران سرپوش بگذارد ولی توقف وزیر خارجه ایران بر این نکته، ناچار شد اعلام کند، این سیستم موشکی علیه ایران و دیگر کشورهای منطقه به کار گرفته نخواهد شد. البته داود اغلو به خوبی بر این دروغ دیپلماتیک واقف است که در نشست ناتو و بررسی این طرح، قبلاً آن را پذیرفته اند و حق اعتراض نیز در نحوه به کارگیری آن ندارند. این سفر که برای داود اوغلو به جز دست های خالی، نتیجه ای در برنداشت، وی این پیام را با خود برد که آمریکایی ها باید به سرعت از منطقه خارج شوند.

استراتژی های منطقه ای و جهانی ایران طی سال های گذشته باعث هموارشدن راه در مقابل ترکیه برای پرداختن به نقش فراموش شده این کشور و میانجیگری بین برخی کشورهای عربی در زمینه عراق و همچنین مساله فلسطین شده است.

آنکارا به رهبری اردوغان از عقب نشینی برخی کشورهای عربی و سردرگم شدن برخی از رژیم ها در برابر مشکلات و بحران های جاری استفاده کرد تا فراغ بوجوده آمده در جهان اسلام وعرب را پر کند و عربستان را که پس از سرنگونی رژیم مصر همچنان استوار باقی مانده است ، پشت سر بگذارد.

به نظر می رسد بحران لبنان و تحولات مربوط به ترور رفیق حریری نخست وزیر فقید این کشور راه را در برابر ترکیه باز کرده است تا نقشی پررنگ تر از عربستان بازی کند به ویژه اینکه در آن دوران ریاض به سمت سوریه گرایش پیدا کرد در حالی که این رژیم به دلیل متهم شدن به ترور حریری در جهان عرب منزوی شده و توسط کشورهای عربی و خارجی محاصره سیاسی شده بود.سعودی در این شرایط در پی برقراری پیمان استراتژیک با سوریه بود و توافقات اقتصادی و امنیتی متعددی با دمشق بست تا روابط سرد بین این کشور و چندین کشور عربی را گرم کند.

نقش بزرگی که ترکیه اکنون در منطقه برعهده گرفته است حاصل تلاش های حزب عدالت و توسعه و یا آقای اردوغان نیست بلکه این نقش باخواست کشورهای منطقه و جهان به این کشور واگذار شده است. برخی از این کشورها برای جلوگیری از نفوذ ایران ، کاهش روابط بین تهران و دمشق و تضعیف پیمان این دو کشور و لبنان وحماس از فعالیت منطقه ای ترکیه استقبال کرده اند. این در حالی است که تهران از طریق گسترش روابط با ترکیه دو هدف را دنبال می کند؛ نخست ارسال این پیام به کشورهای عربی به ویژه کشورهای خلیجی که ایران می تواند به همراه ترکیه رهبری جهان اسلام را برعهده بگیرد . دوم اینکه از ترکیه به عنوان صندوق پستی برای رساندن پیام های خود در مورد برخی مسائل منطقه ای از جمله روند صلح به اروپا و آمریکا استفاده کند.

در مقابل ترکیه از این تحولات به خوبی استفاده کرده است و پیشنهادهایی را که کشورهای مختلف به این کشور ارائه می کنند برای تقویت نقش منطقه ای خود به کار گرفته است تا به بخشی از آرزوهای خود برای بازگشت موقعیت عثمانی ها در منطقه و جهان اسلام برسد.

سرمایه گذاری های سیاسی ترکیه در منطقه اما به این مسائل محدود نمی شود بلکه این کشور برای کاهش تاثیر ایران وسوریه بر جنبش حماس و خارج کردن آن از این دایره وارد عمل شده است.ایران به موضع ترکیه نسبت به ” بهار عربی ” با دید شک و تردید می نگرد و آن را پراگماتیک و منفعت جویانه توصیف می کند.تهران اعتقاد دارد دخالت ترکیه در بحران هایی که چند کشور عربی با آن دست و پنجه نرم می کنند در مساله سوریه به وضوح آشکار شده است ؛ آنکارا روابط خود با دمشق را قربانی اجرای پروژه غرب کرد تا به همراه برخی کشورهای خارجی و عربی سوریه را وادارکند لیست بلند پیش شرط ها را امضا کند و از ایران فاصله بگیرد و حمایت از حزب الله و حماس را متوقف کند.

با گرایش ترکیه به سمت رویارویی با سوریه به نظر می رسد این کشور به سمت رویارویی با ایران نیز پیش رفته است و بدین ترتیب در صورت عدم موفقیت استراتژی این کشور برای سرنگونی رژیم سوریه در آینده هزینه سنگین وغیرقابل جبرانی پرداخت خواهد کرد.

در صورت سرنگون نشدن رژیم سوریه ترکیه آخرین منبع درآمد خود در منطقه را از دست خواهد داد. از این رو تهران اعتقاد دارد رهبران ترکیه وارد قمار خطرناک و بزرگی شده اند و از طریق دشمنی با دمشق در این بازی همه امکانات خود را روی میز گذاشته است.

در این میان ترکیه که در عراق دیگر نفوذی ندارد روابط خود را با تهران دچار تنش می کند و نقشی را که ایران برای میانجیگری با غرب به آن واگذار کرده است به دلیل مواضع خود نسبت به سوریه از دست خواهد داد.

در کنار همه این زیان ها شانص ترکیه برای جبران زیان ها در آسیای مرکزی به دلیل نفوذ تاریخی و گسترده ایران و روسیه بسیار کم است.

تحولات اخیر و درماندگی کشورهای عربی و غربی در مساله پایان دادن به بحران سوریه بیانگر این است که سوریه همچنان از پشتیبانی ایران و روسیه برخوردار است و سرنگونی رژیم این کشور بعید است و یا حداقل به آینده موکول شده است.از سوی دیگر طرح آمریکا از طریق اقدام ترکیه به ایجاد منطقه حائل با درخواست کشورهای عربی و پشتیبانی غیرعلنی ناتو رژیم سوریه را تحریک خواهد کرد تا به سمت تجزیه سوریه و جنگ داخلی پیش برود.هر نتیجه ای که پس از این تحولات به وقوع خواهد پیوست به توانایی سوریه در تجزیه کشور بستگی دارد. رژیم سوریه که در مقابل تظاهرات مردمی ایستاده است پس از پیشرفت در سرکوب مخالفان باعث خواهد شد ترکیه در این قماربازی همه برگ های خود را از دست بدهد.