مجلس شورای اسلامی ایران

مجلس شورای اسلامی ایران

با اینکه تا انتخابات مجلس دهم در ایران حدود دو سال و نیم باقی مانده است، از هم اکنون زمزمه ها و خبرهایی در این زمینه به گوش می رسد.

تحرکات انتخاباتی محمدرضا عارف و علی اکبر ناطق نوری و این احتمال که نزدیکان رئیس جمهور در صدد راه اندازی جریانی برای حضور مستقل در انتخابات مجلس دهم باشند محور اصلی گمانه زنی های اخیر نشست های سیاسی تهران را تشکیل می دهد.

ظاهرا اصلاح طلبان پس از دوازده سال که حضور موثری در نهاد مجلس نداشته اند، در صددند این بار از فرصت انتخابات مجلس دهم غافل نشوند و از این کِیک قدرت سهمی ببرند.

حمایت تقریبا یک پارچه اصلاح طلبان از حسن روحانی که یکی از اصلی ترین علل پیروزی او در انتخابات اخیر ریاست جمهوری بود، به اصلاح طلبان این امیدواری و اعتماد به نفس را داده است که می توانند با تکیه بر محبوبیت مردمی و در سایه ایجاد هماهنگی و انسجام در میان خود، کرسی های بسیاری از مجلس آینده را تصاحب کنند.

در سوی دیگر داستان، اصولگرایان هستند که می خواهند چهره خود را بازسازی کنند تا سنگر مهم پارلمان را از دست ندهند و از این طریق نفوذ گسترده خود در کابینه حسن روحانی را حفظ کنند.

پس از انتخابات بحث برانگیز سال ۱۳۸۸ و اعلام پیروزی محمود احمدی نژاد بر کاندیداهای اصلاح طلب، میرحسین موسوی و مهدی کروبی، و آغاز اعتراضاتی که هفته ها تهران و برخی از شهرهای بزرگ ایران را فرا گرفت، گروه های اصولگرای تندرو تلاش کردند از فضای پیش آمده، برای حذف اصلاح طلبان بهترین بهره برداری را بکنند و بدین ترتیب یک بار برای همیشه رقیب را از میدان به در کنند.

اصلاح طلبان نیز که انتخابات مجالس هفتم، تا نهم – مجلس فعلی که دو سال پس از جنبش سبز شکل گرفت – را تحریم کردند و حتی در مقطعی سخن از خروج از حاکمیت سر دادند، اینک رویکردی متفاوت به انتخابات پیدا کرده اند و آن را فرصتی برای پیگیری اهداف اصلاح طلبانه خود می دانند.

در این میان اما پرسش هایی مطرح است که گویا پاسخ آن را فقط می توان در گذر زمان جستجو کرد. اینکه اصلاح طلبان و اصولگرایان به چه شکلی در انتخابات شرکت خواهند کرد. آیا رقابتهای انتخابات مجلس آینده محدود به گروههای اصولگرا و اصلاح طلب خواهد ماند؟

آیا همانگونه که کارگزاران دولت هاشمی رفسنجانی در مجلس پنجم و یاران محمد خاتمی در مجلس ششم به اسم حمایت از دولت مستقر جریانی انتخاباتی ساختند و کرسی های مجلس را از آن خود کردند، حسن روحانی و نزدیکان او نیز دست به راه اندازی یک جریان نزدیک به شعارهای رئیس جمهور به خصوص “اعتدال” دست خواهند زد و بدین گونه رئیس جمهور و نزدیکان او می توانند با خیالی راحت تر برنامه های خود را پی گیری کنند و از ناسازگاری ها و محدودیت های مجلس اصولگرا و تحت کنترل علی لاریجانی رهایی یابند.

شاید بتوان گفت که می توان در انتظار ظهور مجدد ناطق نوری و جبهه ای مستقل از سوی حامیان برگرداندن کرسی ریاست مجلس به “شیخ نور” باشیم، فردی که از هم اکنون و در صورت حضور می تواند بر روی حمایت چهره های شاخصی چون هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و رئیس جمهور حسن روحانی حساب کند. فراموش نکنیم که یکسال پیش چهره های شاخص اصلاح طلب که امیدی به حضور مجدد در قدرت نداشتند همراه با برخی از اصولگرایان معتدل در تلاش برای قانع کردن ناطق نوری برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری بودند. موضوعی که ناطق نوری آن را رد کرد. این اجماع یک بار دیگر می تواند از سوی اصلاح طلبان و اصولگرایان معتدل حول ناطق نوری شکل بگیرد.

اما وضعیت محمد رضا عارف چه خواهد شد؟ فردی که تلاش بسیار کرد نظر اصلاح طلبان را برای حمایت از خود در انتخابات ریاست جمهوری جلب کند. او در این هفته ها فعالیت های خود را آغاز کرده تا برای مجلس دهم و کرسی ریاست مجلس آماده شود. اما آیا برای اصلاح طلبان ، محمد رضا عارف دارای چنان جذبه ای خواهد بود که بتوانند او را محور اجماع خود قرار دهند و ردای ریاست مجلس را بر تن او اندازه کنند؟ یا آنگونه که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری شاهد بودیم یکبار دیگر اصلاح طلبان چهره ای قدرتمند تر را به او ترجیح خواهند داد و او را تنها در حد یک نامزد و نه سر لیست و شاخص نامزدهایشان معرفی خواهند کرد.

از همه اینها مهم تر، پرسشی که از هم اکنون می تواند ذهن ها به ویژه نامزدهای مستقل و اصلاح طلب را به خود مشغول کند این است که آیا مقامات عالی رتبه ایران به برگزاری انتخابات آزادانه تن خواهند داد و یا داستان مجلس هفتم و رد صلاحیت های گسترده دوباره تکرار خواهد شد؟ این احتمال چندان هم دور از ذهن نیست همانطور که علی مطهری چهره شاخص اصولگرایان معتدل پیش بینی کرده است که : “قطعاً شورای نگهبان اجازه شکست اصولگرایان در رقابت‌های سیاسی آتی کشور را نمی‌دهد.”