یکی از مهم‌ترین موسسات پژوهشی جهان که دارای توان اطلاعاتی جاسوسی گسترده‌ای در سطح جهان است مؤسسه آمریکایی استراتفور است. پژوهشگران و مطلعان در این حوزه، این مؤسسه را سازمان اطلاعاتی سایه ایالات متحده نام می‌گذارند. البته زمانی که دربارهٔ این مؤسسه و ارزیابی سال ۲۰۱۹ توسط آن سخن می‌گوییم این ارزیابی به‌معنای این نیست که ما از غیب‌گویی یا کمک از گوی جادویی سخن می‌گوییم، بل‌که چنین ارزیابی‌هایی از راه سنجش اطلاعات و تحلیل ها و در بسیاری از احیان با استفاده از روش‌های ریاضی و معادلات مختلف صورت می‌گیرد تا تحلیل علمی از حوادث آینده ارائه دهد.
بسیار جالب است اگر تحلیل این مؤسسه را دربارهٔ رژیم آخوندی ایران در سال ۲۰۱۹ بخوانیم. در این گزارش آمده که در سال آینده علی‌رغم تحریم‌های اقتصادی بسیار و فشرده کنونی بر علیه رژیم ایران و خروج ایالات متحده از توافق هسته‌ای و خسارت‌های فراوانی که به منظومه منافع آخوندها وارد شده اما نهاد روحانیت ایران که زمام حکمرانی و قدرت را به دست گرفته سرنگون نخواهد شد حتی در صورتی که فشارهای بیشتری بر آن وارد شود.
این تحلیل استراتفور به شرایط بین‌المللی کنونی، البته در دو دهه اخیر، استناد دارد و بر این اعتقاد است که جهان اینک مانند یک صفحه شطرنج شده‌است زیرا در عالمی جهانی‌شده بیشترین تأثیر از آنِ شرایط بین‌المللی است. شرایط جهانی نیز حکایت از این دارد که پس از جنگ سرد منازعات دیگری به اشکال مختلف شعله‌ور شده‌است: از یکسو روسیه و چین در مواجهه‌ای سخت اما غیر مستقیم با ایالات متحده آمریکا قرار دارند واز این رو آنها برای کاهش نفوذ ایالات متحده در سطح جهان و در منطقه خاورمیانه و خلیج از هیچ تلاشی فروگذاری نمی‌کنند. در همین راستا باید حمایت آنها از رژیم آخوندی ایران را نه حمایت از نیرویی رادیکال بلکه باید آن را در چارجوب همین تلاش برای کاهش، هر چقدر ناچیز، نفوذ آمریکا در این منطقه دانست به این امید که شرایط جدیدی در جهان ایجاد شود و تقسیم دیگری برای قدرت و توازن قوا خلق شود.
یکی از نکات بسیار مهم گزارش استراتفور این است که ایران آمادگی انتقام گرفتن از دشمنان خود را دارد و برای این کار تلاش می‌کند اما همزمان باید دانست که این انتقام‌جویی با اسلحه کلاسیک صورت نمی‌گیرد. این مسئله ناشی از این است که اسلحه کلاسیکی ایران (یعنی توپ و تانک و جنگنده و…) بسیار قدیمی و می‌توان گفت از کار افتاده‌است و از این رو در مقایسه با سلاح‌های پیش‌رفته خلیج و اسرائیل کارایی چندانی ندارد. اما قدرت ایران در این است که اهرم‌های را در منطقه دارد که می‌تواند همان کارکرد سلاح‌های پیش‌رفته را داشته باشند و منظور از آن هم‌پیمانان ملیشیایی ایران در منطقه، امثال مزدوران حزب‌الله و حشدشعبی عراق و حوثی‌های یمن و مزدوران دیگر موجود در سوریه است.
در جای دیگر این گزارش به روابط ایران با اروپا اشاره شده و عنوان می‌کند که رابطه ایران و اروپا به یقین پایان خواهد یافت و استراتفور اشاره می‌کند که در صورت متضاد شدن منافع اروپا با ایران، رژیم آخوندی آمادگی دارد منافع اروپایی‌ها در آب‌های خلیج عربی را مورد اصابت قرار دهد.
یکی دیگر از پرسش‌هایی که این گزارش مطرح می‌کند موضع ایالات متحده آمریکا در برابر هم‌پیمانان خود است که بیشترین متضرر شرارت‌های ایران در منطقه خاورمیانه است. پاسخ در تحلیل های این گزارش وجود دارد و عبارت از این است که آمریکا خاورمیانه را از زوایه یک تقسیم ایدئولوژیک و استراتژیک می‌بیند و در آن دو بلوک وجود دارد: گروهی که می‌توان آنها را مخالفان مطلق طرح‌های ایران دانست و در راس آنها سعودی و امارات و اسرائیل قرار دارند که اینها مورد حمایت کامل آمریکا هستند و برای مواجه با ایران در حال هماهنگی هستند؛ و گروه دومی که شامل قطر و کویت و عمان می‌شود که برای برخورد با ایران تمایلی ندارند اما با شدت‌گرفتن رویارویی با رژیم آخوندی، آنها سرآخر چاره‌ای جز این ندارند که به سمت بلوک آمریکا روند و امکانات مالی و پشتیبانی لجستیک خود را وقف این جبهه کنند.