دو پناهنده در حال کشیدن یک قایق حامل پناهندگان سوری و افغانی که از ترکیه به سواحل جزیره لیسبوس یونان رسیده اند – عکس از آسوشیتد پرس

دو پناهنده در حال کشیدن یک قایق حامل پناهندگان سوری و افغانی که از ترکیه به سواحل جزیره لیسبوس یونان رسیده اند – عکس از آسوشیتد پرس

پیش از آن که قطار از بندر کاله عبور کند، سه ساعت در آن منتظر ماندیم، آن هم به علت اخباری مربوط به حضور مهاجرانی در دو سوی راه آهن. بعد از نیمه شب از پاریس به لندن رسیدیم. هرج و مرجی که باعث مختل کردن حرکت قطار سریع السیر شده بود، منحصر به فرد نبود؛ زیرا موج مهاجرانی که به سراسر اروپا می روند، پس از آن که از طریق مرزها، دریاها، شهرها و قطار ها وارد این کشورها شدند از نظر امنیتی، اقتصادی و قانونی به چالشی اصلی برای دولت های آن ها تبدیل شدند. اتحادیه اروپا برای تکمیل قوانینی در برخورد با مشکل، جلسات اضطرارای برگزار می کند، و سخنانی مبنی بر تشکیل نیرویی دریایی در دریای مدیترانه برای به کنترل در آوردن ناوبری در دریا، و جلوگیری از حرکت غیر قانونی در آن شنیده می شود، و این گامی است که به تأیید بین المللی نیاز دارد.

با وجود شکایت ها، این رقم هنوز قابل درک است، دویست هزار مهاجر غیر قانونی تا کنون.

اما آن چه دولت های اروپایی را نگران می کند، موج بزرگتری از مهاجران است، و احتمال این که میلیون ها نفر از فراریان از آفریقا و آسیا تلاش کنند از طریق شنا و یا راه های زمینی به کشورهای آن ها بروند، که در این صورت وضعیت از کنترل خارج خواهد شد، و آن ها را در وضعیتی شبیه جنگ قرار خواهد داد. هر چند شاید هشدار یکی از مسؤلان اسپانیایی که گفت، اروپایی ها به علت تهاجم مهاجران در کشورهای خود به اقلیت تبدیل خواهند شد، اغراق آمیز باشد.

در این جا سؤال این است: چرا مهاجران با این اعداد بزرگ به طور ناگهانی امروز وارد شدند؟ چه کسی دریا را برای آن ها باز کرد؟

یکی از تحلیل گران عرب ادعا می کند که برخی دولت ها به عمد به مردم فشار می آورند تا فرار کنند. این قابل قبول نیست، زیرا فرار به اروپا دو دلیل دارد: دلیل اول فروپاشی رژیم هایی است که به حفاظت از سواحل خود متعهد بودند، مانند لیبی و سوریه، و با نبود نظام حاکم، دریا به روی قاچاقچیان و فراریان باز شد. دلیل دوم، جنگ و هرج و مرج است که هزاران نفر از مردم را به زور تحت فشار قرار داد تا در جستجوی سرپناه باشند. که این امر در سایه کشته شدن دهها هزار نفر از مردم در سوریه و لیبی و دیگر کشورها، و آوارگی بیش از دوازده میلیون نفر قابل پیش بینی است. به طور قطع، تعداد مردمی که به اروپا فرار می کنند دو برابر خواهد شد.

واقعیت این است که خطر افزایش تعداد فراریان به اروپا به علت جنگ های خاورمیانه، امری است که در طول چند سال گذشته، و به ویژه پس از حوادث بهار عربی، بارها و بارها گفته شد و مورد بحث قرار گرفت. چیزی که در حال حاضر مشاهده می کنیم جای تعجب ندارد، اما دولت های اروپایی فقط هم اینک از آن رنج بردند. اگر این قاره از ورود دویست هزار نفر نگران است، می توانیم شرایط سختی که کشورهایی مانند اردن، لبنان و ترکیه از آن رنج می برند را درک کنیم، که میلیون ها آواره در ارودگاه ها و شهرهای آن ها می خوابند در حالی که امکانات اقتصادی این کشورها محدود است.

برای به حداقل رساندن بحران، دو وظیفه در مقابل اروپا و به طور کلی جامعه بین المللی وجود دارد. اولین وظیفه، پشتیبانی از دولت های حامی پناهندگان، و توانا ساختن آن ها در ارائه خدمات لازم برای نگهداری از آوارگان در قلمرو خود است. و دومین وظیفه، دخالت کردن برای پایان دادن به تراژدی های موجود در سوریه و لیبی است. تردید باعث طولانی شدن مدت جنگ شده است و در پایان ما مطمئن هستیم که مداخله نظامی جمعی اتفاق خواهد افتاد، و برای توقف جنگ ، و تحمیل راه حلی بین المللی، و بازگرداندن مهاجران به کشورهای خود و کمک کردن به این کشورها برای اسکان دادن به آن ها، تنها راه خواهد بود.

بدون حمایت از کشورهای مجاور که پذیرای افراد مهاجر هستند، و بدون دخالت نظامی، میلیون ها فراری تلاش خواهند کرد که به اروپا برسند. قاره ای که ثبات دارد و از نظر اقتصادی واجد شرایط جای دادن به آنها است. و در این صورت وضعیت بدتر خواهد شد.