Categories: دیدگاه

آیا عربستان سیاست خارجی جدیدی خواهد داشت؟

ملک سلمان بن عبد العزیز پادشاه جدید عربستان و شاهزاده مقرن بن عبد العزیز ولیعهد و شاهزاده محمد بن نایف جانشین ولیعهد وشاهزاده خالد بن عبد الله بن عبد العزیز وشاهزاده متعب بن عبد الله بن عبد العزیز به هنگام استقبال از هیئتهای عزاداران در ریاض (عکس از بندر الجلعود)

هنوز چیزی که بیانگر نیت عربستان سعودی مبنی بر تغییر کلی یا جزئی سیاست خود در روابط و معاملات خود در امور خارجی باشد، ظاهر نشده است. و معمول این است که سیاست عربستان ثابت است، اما جهان پیرامون بسیار تغییر کرده است و در نتیجه حتماً نباید سیاست کشور به همان شکل گذشته خود باقی بماند، بویژه با بودن یک رهبری جدید. در واقع، پادشاه تصمیم گیرنده نهایی است. با این وجود، و با توجه به شناخت فراوان ما، گمان نمی کنم که شاهد تغییرات چشمگیری در مسائل کلیدی باشیم. به دلایلی که به ماهیت تصمیم گیری درون دولت مربوط می شود، و مهم تر اینکه با منافع عالی کشور در ارتباط است. عربستان به هیچ عنوان به رژیم های فردی، مانند رژیم معمر القذافی در لیبی، یا صدام حسین در عراق، یا علی عبدالله صالح در یمن، و امثال آنها در منطقه، شباهت ندارد. یعنی رژیم هایی که یک شخص بنا به میل شخصی تصمیم گیرنده باشد.

اما در ریاض نهاد حکومتی وجود دارد، و در تصمیم گیری ها روش هایی دارد. پادشاه در رأس دولت است و تصمیم گیرنده نهایی است، اما تصمیم گیری راهی طولانی می پیماید، و بیش از یک نهاد حکومتی در آن شرکت دارند. معروف ترین تصمیم گیری، تصمیم ملک فهد، پادشاه فقید پیشین، برای شرکت در جنگ آزاد سازی کویت، و فراخوان نیروهای آمریکایی بود، و با وجود اینکه وی تصمیم گیرنده بود ولی پس از بررسی و مشاوره با وزارتخانه ها و بزرگان خاندان سلطنتی، این تصمیم گیری صورت گرفت و آنهم پس از اخذ تعهدات کتبی که طرف آمریکایی را ملزم می کرد که پادشاه این حق را دارد هر زمان که بخواهد و به آنها بگوید، باید سرزمین عربستان را ترک کنند. بیشتر تصمیم گیری ها بدین گونه، انجام می شوند. منظور این است که تصمیم گیری هایی که تبعات بزرگ داخلی و خارجی داشته باشد، پیش از آنکه پادشاه آنها را امضا کند از ایستگاههای مختلفی برای رأی گیری و مشاورت می گذرند. برای همین است که عربستان از سوی رسانه ها متهم می شود که در تحرک و تصمیم گیری ها کند است.

ملک سلمان بن عبدالعزیز، با بدست گیری قدرت، صاحب تصمیم گیری نهایی در امور خارجی شد. و باید منتظر بمانیم و نظاره گر باشیم. ولی حدس من این است که اگر هم تغییراتی حاصل شود، تغییراتی فرعی یا مفصل خواهد بود. زیرا پادشاه جدید، خود یکی از تصمیم گیرندگان در دوره های قبلی عربستان بود، آنهم نه تحت عنوان پست کاری خود به عنوان امیر منطقه ریاض، بلکه بدین علت که وی از دهه شصت جزئی از پایه های حکومتی است. وی در کمیته های عالی تصمیم گیری های کلیدی، یک جایگاه داشت. برای همین ما فرض می کنیم که وی جزئیات پرونده های مختلف، و توجیهات تصویب کننده تصمیم گیری ها را می داند. علاوه بر این وی شخصاً حدود پنج دهه است که علاقمند امور سیاست خارجی است.

پرونده هایی که زیر نظر سیاست مداران خارج از عربستان قرار داشته و تحولات آنها پیگیری می شود بسیار زیادند. در حقیقت ملک سلمان اولین پادشاهی است که دوره خود را با این حجم بزرگ از مسائل و چالشهای منطقه ای و بین المللی بسیار خطرناک آغاز می کند. و نه تنها دستگاههای نظام اداری به نمایندگی وزارتخانه ها و سازمان های ذیصلاح، بلکه همه این پرونده ها نیازمند مراقبت وی هستند. برجسته ترین آنها بحران سوریه، روابط با رژیم سیاسی در بغداد و دیگر نیروهای عراقی، مشکل داعش و گروههای مشابه آن و خطر آنها بر شمال کشور است. همچنین یمن که در مرحله حل و فصل قرار دارد و خطرناک تر از زمان سقوط امامت در اوائل دهه شصت شده است. همچنین خطر پیچیده و چالش برانگیز چند جبهه ای از گسترش ایران در شمال و جنوب عربستان، از عراق تا یمن، و از طریق بحرین و برخی نیروهای شیعه دیگر طرفدار در خلیج می باشد که در مقابل آن جماعت سنی اخوان المسلمین قرار دارند که علی رغم تضعیف شدن آنها به علت شکست در حکومت مصر، و در نتیجه سرکوب تلاشهای آنها در خلیج، و بزرگ نمایی متحدانشان، می خواهد رژیمی رقیب عربستان در همه منطقه ایجاد کند. مسائل دیگری نیز وجود دارد که حتی اگر از نظر جغرافیایی دور باشند اما با امنیت ارگانیک و فکری منطقه مرتبط هستند. مانند لیبی و ترکیه. چالش جدید پیش روی عربستان این است که سیاست ایالات متحده آمریکا دگرگون شود و ضمن پایان دادن به پرونده هسته ای، بر ایران گشوده شود. بخصوص با کاهش یافتن اهمیت نفت در تصمیم گیری های سیاسی آمریکا، ممکن است گشودگی آمریکا بر ایران به حساب منافع کشورهای خلیج تمام شود. روابط با واشنگتن در سطوح مختلف برای عربستان مهم ترین است، با وجود اینکه پس از اشغال عراق توسط آمریکا این روابط کمی تضعیف شده بود. شاید سفر باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در رأس هیئتی بزرگ پیام مثبت روشنی بود که دوره ملک سلمان را با آن افتتاح کرد.

یادمان نرود که از جمله پرونده هایی که در انتظار پادشاه است، روابط خلیجی- خلیجی است که از اختلافات مفصلی رنج می برد و باعث ایجاد آشوب و برخورد غیر مستقیم بین کشورهای شورای همکاری خلیج در سراسر منطقه شد. اما در خصوص مصر، گمان می کنم که موضع عربستان پایدار باشد، بخصوص اینکه ملک سلمان در این پرونده، در دوران عبدالناصر و سادات و مبارک، بیشتر از دیگران خبره است. مشکلات اندیشه ای سیاسی نیز وجود دارد، مانند نقش عربستان در رهبری جهان اسلام، که برخی قدرتهای دیگر سعی دارند برای رهبری آن با عربستان مبارزه کنند. همچنین نقش عربستان در ایمن سازی اسلام از افراط گرایان، و از قدرت های دشمن اسلام می باشد.

کشتی چگونه دریانوردی خواهد کرد؟ تصمیم در دست کاپیتان جدید آن است، و شاید این یک فرصت باشد، البته نه برای عربستان تا مواضعش را تغییر دهد، بلکه برای برخی کشورها و طرف های خارجی فرصتی است تا دستان خود را دراز کنند و با پادشاه جدید مرحله جدیدی را آغاز کنند.

 

عبدالرحمن الراشد: عبدالرحمان آل راشد مدیر عامل سابق تلویزیون العربیه است. وی همچنین سردبیر سابق الشرق الاوسط و مجله عربی برجسته "المجله" است. او همچنین یک مقاله نویس ارشد در روزنامه المدینه و البلاد است. وی دارای مدرک کارشناسی ارشد از ایالات متحده در رشته ارتباطات جمعی است و مهمان بسیاری از برنامه های امور جاری تلویزیون بوده است. او در حال حاضر در دبی مستقر است.
Related Post