گروهی از قبایل هوادار حوثی ها در یمن - عکس از رویترز

گروهی از قبایل هوادار حوثی ها در یمن – عکس از رویترز

از بیست و یکم سپتامبر، یعنی زمان توافق «صلح و همکاری» بین حوثی ها و عبدربه منصور هادی رییس جمهور یمن که به نظام سیاسی کاملا جدیدی در این کشور منجر شد – نظامی که بعدا هادی آنرا یک کودتا نامید – همه چشم ها به سوی عربستان سعودی همسایه بزرگ شمالی یمن دوخته شده است.

عربستان سعودی چطور می تواند چشم انداز حضور حوثی ها در قدرت را بپذیرد؟ چرا پیشنهاد کشورهای خلیج در این باره در زیر خروارها خاک مدفون شده است در حالی که ریاض تنها نظاره گر بوده است؟ در حالی که ایران، عربستان سعودی را محاصره می کند… ریاض چگونه می تواند بیکار بنشیند در حالی که شبح ایران پشت درهای آن است؟ این سوالات و سوالاتی مشابه آن هر روز شدید تر و بلندتر مطرح می شود – گویی عربستان سعودی تنها کشور در جهان است که مسئولیت نجات یمن را دارد.

باید پذیرفت که سیاست های ریاض با تهران تفاوت آشکار دارد.

تفاوت زیادی بین دیدگاه های سیاسی و راهبردی های دو کشور وجود دارد. سیاست خارجی ایران پیش از هر چیز بر مبنای اصل گسترش انقلاب اسلامی کار می کند و بخش زیادی از آن مداخله در امور دیگر کشورها است.

از سوی دیگر سیاست های ریاض کاملا با تهران تناقض دارد. اگر فرض کنیم که ریاض با توجه به بحران کنونی به اقدامی مداخله جویانه در یمن دست بزند؛ آیا این کار با توجه آنچه بعضی ها ممکن است بگویند وضعیتی است که یمنی ها خود انتخاب کرده اند، موجه است؟ آیا خطر ناشی از این بحران به ریاض «روادید ورود» به یمن را می دهد، تا هر کاری را که دوست دارد بکند، سیاست هایی کاملا غیرقابل توجیه را همانند تهران در پیش گیرد؟ البته که نه.

اما همه اینها بدان معنی نیست که عربستان سعودی می خواهد به کلی دست از یمن بشوید، یا اینکه هیچ خطری برای امنیت پادشاهی سعودی و همه منطقه خلیج به خاطر این بحران وجود ندارد.

در واقع، عدم مداخله جامعه بین الملل در این بحران – و به ویژه آمریکا – حاکی از خطر عظیمی است که این بحران نه تنها برای همسایه بزرگ شمالی یمن بلکه همینطور برای همه منطقه در بر دارد.

خیلی زود خواهیم دید که گروه داعش از عراق و سوریه دور می شود و بر یمن تمرکز می کند؛ یمن زمین و محیطی کاملا مناسب آنها است.

و هیچ تردیدی نیست که در دو یا سه سال، درست مانند مورد مداخله داعش در مناقشه سوریه، آمریکا خسارات ناشی از این بمب ساعتی را که این کشور و دیگر کشورهای غربی در منطقه گذاشته اند، درک خواهد کرد.

آن زمان، سرویس های اطلاعاتی غربی به ما خواهند گفت، همانطور که اکنون درباره عراق و سوریه به ما می گویند، که مبارزه با داعش در یمن احتمالا چندین سال طول خواهد کشید. (و نمی دانم اگر آمریکا سالها پیش علیه گروه های تروریستی مانند داعش مداخله کرده بود، آیا ما اکنون در این شرایط بودیم که باید برای خلاصی از این گروه ها چندین سال صبر کنیم؟)

با نگاهی به مسائل از زاویه ای دیگر می توانیم ببینیم که به رغم پیامدهای منفی که بحران کنونی و دوره آینده به همراه خواهد داشت، و صرف نظر از اینکه حوثی ها چه اندازه قدرت سیاسی و نظامی کسب خواهند کرد، یمن – صرف نظر از اینکه در صنعا چه کسی در راس است – همواره به عربستان سعودی نیاز خواهد داشت. اگر ریاض به کمک های اقتصادی اش به این کشور پایان دهد، تمامی یمن به خیابان ها می ریزند و خواستار خروج حوثی ها می شوند.

به یاد داشته باشید که ریاض در سال های اخیر با اعطای هدایای نفتی و کالاهای اساسی، که آخرین محموله آن هم در ماه اوت گذشته و در پی سفر عبدربه منصور الهادی از ریاض تحویل شد، از اقتصاد یمن پشتیبانی کرده است.

از هنگام آغاز بحران سیاسی در یمن در سال ۲۰۱۱، عربستان سعودی سه محموله نفتی هر کدام به ارزش یک میلیارد دلار به این کشور اهدا کرده است. این جدای از یک میلیارد دلار دیگری است که ریاض در بانک مرکزی یمن امانت گذاشته است. بدین ترتیب آیا حوثی ها برای رویارویی با پیامدهای قطع ناگهانی این کمک ها آماده اند، و آیا ایران – به عنوان مثال – قادر است این کمک ها را جبران کند؟

عربستان سعودی درباره حمایت از امنیت ملی خود جدی است و از تهدید ناشی از اینکه گروهی مانند حوثی ها کنترل کامل یک کشور و نهادها و حتی ارتش آنرا به دست بگیرند، کاملا آگاهی دارد.

علاوه بر این عربستان سعوید همچنین درباره خطری که نه تنها این پادشاهی بلکه تمامی منطقه را هدف قرار می دهد، جدیت دارد، خطری که شعله های آتش آن حتی به فراتر از منطقه و به غرب سرایت خواهد کرد. مساله ای که اگر غرب تماشاگر باقی بماند رخ خواهد داد.

تنها نگاهی به ترکیه بیاندازید: آنکارا، عضو ناتو، از پیوستن به هر گونه اقدام بین المللی علیه داعش در سوریه خودداری می کند – در حالی که به خوبی می داند پرچم های سیاه این گروه به شکلی تهدید کننده در نزدیکی مرزهایش به اهتزاز درآمده اند.

این واقعا تاسف بار است که اوضاع در یمن به حال خود رها شده تا به شرایط کنونی رسیده است، وضعیتی که در آن یمن از یک سو با حوثی ها و از سوی دیگر با «القاعده شبه جزیره عرب» روبرو است. و در این میان داعش هم هست، مهاجم خطرناکی دیگر که در سایه در کمین نشسته و منتظر زمان مناسب برای حمله به طعمه است. و البته دنیا مانند موارد سوریه و عراق تنها تماشا می کند.

بیتی از شعر ابو نواس شاعر افسانه ای دوره عباسیان گویای ندای ملت یمن، در این مقطع است: «شما از بیماری ام در شگفتید… در حالی که سلامتی ام مایه تعجب است!»