مردم محلی در بخش پنجوایی در استان جنوبی قندهار در بیرون منازل افراد به قتل رسیده توسط سرباز آمریکایی جمع شده‌اند.

مردم محلی در بخش پنجوایی در استان جنوبی قندهار در بیرون منازل افراد به قتل رسیده توسط سرباز آمریکایی جمع شده‌اند.

این‌ها در حقیقت گوشه‌ای از آن چه هستند که احساسات مردم افغانستان را به شدت جریحه‌دار می‌کنند. اکنون که بهبود روابط افغانستان و ایالات متحده آمریکا دور از دسترس می‌نماید، نباید عجولانه اقدامی صورت داد.

وقتی در اکتبر ۱۸۷۹، ژنرال فردریک رابرتز فرمانده ارتش اشغالگر بریتانیا طی یک سخنرانی امپریالیستی حقارت‌بار دستور اعدام شماری از شورشیان افغان در ملأ عام در جلوی قلعه بالاحصار کابل را صادر کرد، در واقع به آزمون مجدد یک تاکتیک استعماری که پیشتر آزموده شده بود، دست می‌زد؛ آزمونی که در کشور همسایه یعنی هندوستان به خوبی جواب داده بود. اما این اعدام‌ها در ملأ عام که با منظور ارعاب شورشیان افغان صورت می‌گرفت، تنها خون تازه‌ای در رگ‌های مقاومت جاری می‌ساخت، به نحوی که در نهایت به فراگیر شدن جنگ دوم افغان-انگلیس (۱۸۸۰-۱۸۷۸) انجامید که برخی معتقدند خونین‌ترین زورآزمایی قرن ۱۹ بین نیروهای امپریالیستی بریتانیایی و طوایف مسلح افغان بود. جنگ با عقب‌نشینی سریع تمامی نیروهای بریتانیا و تعطیلی سفارتخانه حکومت سلطنتی در افغانستان به پایان رسید.

قدرت‌های خارجی به کرات مرتکب این اشتباه شدند که شخصیت افغان‎ها را با سایر ملل یکی می‌پنداشتند. ملت افغان با تکیه بر اصول دیرینه غیرت، اخلاق و عدالت که هزاران سال در آن‌ها نهادینه شده بود، ثابت کرده‌اند از نیرویی برخوردارند که همواره قدرتمندترین ارتش‌های طول تاریخ قادر به چشم‌پوشی از آن‌ها نبوده‌اند. معمولا یکسری اتفاقات به وقوع می‌پیوندند که در واقع برآیند انباشتگی تعداد بیشماری حوادث ظرف یک بازه تاریخی هستند، همین حوادث مردان طوایف افغان را برانگیخت تا ظرف چند هفته یا در برخی موارد چند روز، علیه نیروهای ستمگر به پا خیزند.

مسئله تیراندازی وحشیگرانه سرباز آمریکایی – که هویت وی تا به حال اعلام نشده است – به مردم غیرنظامی در منطقه پنجوایی استان قندهار در ۱۲ مارس ۲۰۱۲، نیز از همین دست حوادث است که اگر اقدامی سریع، مکفی و قاطع از سوی واشنگتن و کابل جهت فرونشاندن آتش خشم مردمی متعاقب آن ظرف روزهای آتی صورت نگیرد، ممکن است در نهایت به نتیجه‎ای مشابه ماجرای فوق بیانجامد. درست در روزهای پس از ماجرای به آتش کشیدن قرآن، رویداد احمقانه اخیر که به قتل عام ۱۶ افغانی بی‎گناه از جمله نه کودک و دو زن انجامید، به شدت احساسات جامعه افغانستان را جریحه‎دار کرده است. بسیاری از مردم را خشم و غضب فرا گرفته و برخی دیگر نیز ناامید شده‎اند. نتیجه بررسی دقیق افکار عمومی در کشور را می‌توان در واژگان زیر خلاصه کرد: «آن‎ها با زور خود را بر ما مسلط ساخته‌اند، به دین و مذهبمان هتک حرمت شده است و اکنون، زنان و کودکانمان در تختخواب‌های خود توسط یک مرد مسلح بیگانه به طرز فجیعی به قتل می‌رسند.»

ابراز خشم و انزجار

جهت پی بردن به عمق فاجعه و پتانسیل این حادثه برای برانگیختن اقدامات انتقام جویانه، ضروری است خشم و انزجار افغان‌ها همگام با انتشار خبر حادثه را بازگو نماییم. در قبال حادثه به آتش کشیدن قرآن که کمتر از یک هفته قبل از تیراندازی رخ داد، هرگز توضیحی به افغان‌ها ارائه نشد. موارد متعدد کشته شدن غیرنظامیان توسط نیروهای ناتو و ایالات متحده آمریکا با تعبیر «تلفات جنبی» نادیده گرفته شده است. نوار ویدیویی که در آن سربازان آمریکایی بر روی اجساد افغان ادرار می‌کردند، به سرعت مسکوت نگه داشته شد و نتایج «تحقیقات» ایالات متحده آمریکا بر روی این اتفاقات هرگز در اختیار مردم افغانستان قرار نگرفت.

امروز تعداد معدودی از افغان‌ها به سیستم قضائی آمریکایی اعتماد دارند. شایعاتی به گوش می‌رسد که با این سرباز، شبیه به آنچه برای اشخاص زیادی قبل از وی رخ داد، در دادگاه‌های آمریکا همدردی شده است و از وی به عنوان جوانی شجاع و جسور که حین جنگیدن برای «میهن» خویش در خارج از کشور دچار جنون شد، یاد می‌شود و در نهایت نیز، با مجازات نه چندان سنگین سر و ته قضیه را به هم می‌آورند. یا سناریوی دیگری که معمول است ممکن رخ دهد؛ سرباز مذکور متعاقب ارائه دفاعیه مبنی بر «جنون آنی» به طور کامل تبرئه شود، قضیه‌ای که بارها اتفاق افتاده است.

مگر همین سه سال پیش نبود که یک سرباز آمریکایی به یک مرد افغان غیرمسلح تیراندازی کرد و او را به قتل رساند، سپس بدنش را قطعه قطعه کرد و گوش‌هایش را برید، اما بعدها توسط هیئت منصفه در فورت براگ (Fort Bragg) از تمامی اتهامات تبرئه شد؟ یا همین اواخر در آگوست سال قبل نبود که، وقتی یک سرباز بریتانیایی یک شورشی طالبان را کشت و پس از قطعه قطعه کردن جسد او، انگشتانش را بریده به عنوان سوغاتی برای سربازخانه آورده بود، تنها به سه سال حبس ناقابل محکوم شد؟ آیا جان یک افغانی تا این اندازه بی‌ارزش است که به این مجازات‌های ناچیز بسنده می‌شود و چرا واکنش غضبناک افغان‌ها همه را حیرت زده کرد؟

از این گذشته، مسئله دیگر خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان در سال ۲۰۱۴ و تغییر ناگهانی در سیاست آمریکا از جنگ با طالبان به صلح با آن‌ها است. اهانت ناجوانمردانه تغییر سیاست آمریکا بر عامه مردم در افغانستان پوشیده نیست. بیش از یک دهه است که از مردم افغانستان خواسته شد تا به خاطر ریشه‌کنی و برچیدن فتنه طالبان و با وعده آینده‌ای باثبات، شکوفا و دموکراتیک، جنگ و بلاتکلیفی را تحمل کنند. در کمال تعجب و آن‌طور که بسیاری دلیل آن را نمی‌فهمند، اکنون از آن‌ها خواسته می‌شود تا از پرسیدن پرسش‌های مکرر خودداری کنند، زیرا ایالات متحده آمریکا در تلاش است تا در صورتی که موفق به شکست طالبان نشود، با این «فتنه» خطرناک سازش کرده و در صورت امکان، یکبار دیگر پای آن‌ها را به قدرت باز کند.

مردم افغانستان دیگر اعتمادی به حسن نیت آمریکا ندارند. در واقع، برخورد توهین‌آمیز و رفتار بی‌تفاوت واشنگتن در قبال حوادث متعدد مرگ غیرنظامیان سبب شده است مردم افغانستان به این نتیجه برسند که آمریکایی‌ها هم همان امپریالیست‌ها هستند و با ژنرال رابرتز بریتانیایی که از ماجرای آن دیرزمانی نمی‌گذرد، تفاوتی ندارند.

در واقع، ناهمبستگی آشکار مردم افغان به‌ویژه آن‌هایی که در بخش جنوبی بی‌ثبات کشور زندگی می‌کنند، می‌تواند به طور اجتناب ناپذیری زمینه قدرت یافتن مجدد طالبان را فراهم آورد. طالبان که در مذاکرات قطر از اهرم سیاسی بالاتری برخوردار بود، اکنون یک شریک قانونی در حال چانه زدن به شمار می‌رود و بدون هیچ مشکلی قادر خواهد بود تا اعتبار دولت ضعیف افغانستان را زیر سوال برده و همان سیستم طالبان سابق را در کشور پیاده نماید. در نتیجه، جای تعجب نیست که اگر مردم افغانستان بر علیه ایالات متحده آمریکا و جامعه بین المللی برانگیخته شوند، ناآرامی‌های بعدی پیامدهای ناگواری برای عموم مردم افغانستان به همراه خواهد داشت. پیش‌بینی سناریویی از نوع جنگ ویتنام معقول نمی‌‌نماید، سناریویی که طی آن سربازان از دو سمت بالگردها آویزان می‌شوند، در حالی که نیروها و پرسنل آمریکایی از افغانستان می‌گریزند و کشور را به حال خود رها می‌کنند تا مجددا به بهشت امن گروه‌های تروریستی بین المللی جنگ طلب تبدیل شود. در اصل، چنین احتمالی می‌تواند نشان دهنده آغاز پیامدی نهایی باشد که افغانستان را به همان خانه اول باز می‌گرداند.

کنترل و تدبیر مخاطرات

با در نظر گرفتن این مخاطرات، یک معذرت خواهی از صمیم قلب از طرف رئیس جمهور باراک اوباما به هیچ وجه کافی نیست، آن هم در شرایطی که کاسه صبر ملت افغانستان لبریز شده و آن‌ها رفته رفته ایالات متحده آمریکا را نه متحد خویش، بلکه یک دشمن قلمداد می‌کنند. در برخی موارد، افغان‌ها خواستار اجرای قصاص اسلامی بودند، یعنی «چشم در برابر چشم، دندان در برابر دندان.» دیگران خواستار محاکمه سرباز آمریکایی در خاک افغانستان و در دادگاه‌های افغانستان بودند به امید این‌که مجازات مرگ برای وی در نظر گرفته شود.

اگر عزمی برای کاستن از شدت پیامدهای این حادثه اخیر وجود دارد، دولت های افغانستان و آمریکا باید هر چه سرعت‌تر و قاطعانه عمل کنند. رئیس جمهور افغانستان حامد کرزای و دولت او باید با عملکردی حساب شده این توهم رایج را از ذهن مردم افغانستان پاک کنند که امکان محاکمه سرباز آمریکایی در خاک افغانستان وجود دارد، چراکه چنین خواسته‌ای مخالف با قوانین ارتش آمریکا است. در موارد متعددی، کرازی سابقا در مواردی که روابط شخصی وی با واشنگتن رو به وخامت رفته بود، با بیان و گفتار موثر و شیوای خود اوضاع را بهبود بخشید، اما به نظر نمی‌رسد اکنون زمان مناسبی برای توسل به این روش باشد.

هر دو دولت ایالات متحده آمریکا و افغانستان باید تلاشی همه جانبه در پیش گیرند تا خشم عمومی را فرو نشانده و از تشدید احساسات ضد آمریکایی ممانعت به عمل آورند. اگر دولت آمریکا چنانچه در اظهارات خود مبنی بر این‌که به دنبال کنترل فرصت‌های از دست رفته به واسطه این اقدام ددمنشانه است، صداقت دارد؛ باید به نوبه خود بدون اتلاف وقت، محاکمه کاملا علنی و شفاف سرباز متهم را برگزار نماید.

زمان را نباید از دست داد، چرا که بر خلاف رویدادهای سابق، سیستم قضایی در این مورد نمی‌تواند مسئله را دست کم گرفته و چند ماه یا سال بعد حکم را صادر نماید. علاوه بر این، ضروری است یک محاکمه علنی با حکمی دال بر اشد مجازات مطابق با قانون آمریکا برای این قبیل جرم‌ها برگزار شود تا به افغان‌ها اطمینان دهد واشنگتن برای جان مردم افغانستان درست به اندازه سایر مردم دنیا ارزش قائل می‌شود.

یک روز پس از تیراندازی، اعتراضاتی گسترده بخش‌های جنوبی و شرقی افغانستان را، که ناامن‌ترین و بی‌ثبات‌ترین بخش‌های کشور هستند، در بر گرفت. عناصر اوباش که در سرتاسر این کشور جنگ زده و کشورهای همسایه به فراوانی یافت می‌شوند، در انتظار استفاده از چنین فرصت‌هایی هستند تا زمینه ناآرامی و بی‌ثباتی بیشتر را فراهم آورده و ناتو را وادار به خروج پیش از موعد از کشور نمایند.

در حالی‌که رئیس جمهور آمریکا و نخست وزیر بریتانیا در واشنگتن به دیدار هم می‌روند، درس گرفتن از سرگذشت ژنرال فردریک رابرتز در افغانستان و توجه به خطر تکرار اشتباهات گذشته می‌تواند کمک شایانی برای اتخاذ تصمیمات صحیح باشد.