برهان قلیون، رئیس شورای ملی سوریه در حال سخنرانی برای جبهه متحد

برهان قلیون، رئیس شورای ملی سوریه در حال سخنرانی برای جبهه متحد

ناکامی اتحادیه عرب در پایان دادن به این بحران به روش دیپلماتیک باعث درخواست‌های تازه‌ای جهت مداخله سازمان ملل شده، و هنوز بحث‌ها پیرامون این‌که بشار اسد باید مجبور به کناره گیری از قدرت شود یا نه ادامه دارند. آیا جانشین مطمئنی وجود دارد؟

در سوریه، اوضاع و احوال حاکی از آن است که رژیم رییس جمهور فعلی یعنی بشار اسد در حال فروپاشی است. سرکوب‌های ده ماهه برای مقابله با قیام مردم سوریه ناکام مانده و اقتصاد سوریه به شدت تحت تاثیر تحریم‌هاست. اتحادیه عرب خواستار برکناری اسد است و شورای امنیت سازمان ملل را جهت تایید طرح انتقالی پیشنهادی خود تحت فشار قرار می‌دهد. تعداد روزافزون سربازهایی که با ترک خدمت به ارتش آزاد سوریه (Free Syrian Army) می‌پیوندند، رژیم را درباره قابل اعتماد بودن نیروهای مسلح خود نگران کرده است.

شهر زبدانی که در حدود ۵۰ کیلومتری شمال غرب دمشق قرار دارد، دست کم به صورت موقت “آزاد شده است” و نیروهای امنیتی در طول روز تمایل به ورود به مناطق دیگر را نشان نمی‌دهند. به نظر می‌رسد کنترل رژیم بر قلمرو حکومتی رفته رفته کاهش می‌یابد. تا همین اواخر، در دمشق خبری از سرکوب‌های امنیتی رژیم نظیر سرکوب‌ها در سایر بخش‌های کشور نبود. اما اوضاع در دمشق نیز دگرگون شده است. ساکنان پایتخت هم اکنون شاهد افزایش نقاط بازرسی و امنیتی هستند و مناطق حومه پایتخت مانند دوما و سقبا به صحن جنگ‌های پارتیزانی تبدیل شده است.

[inset_right] رهبران شورای ملی سوریه از حالا تمایل خود را به برقراری روابط با جامعه بین الملل نشان داده‌اند. [/inset_right]

سرنگونی رژیم اسد هنوز قریب الوقوع به نظر نمی‌رسد. روی هم رفته، طبقه حاکم و دستگاه امنیتی هنوز با هم متحد هستند و رژیم کماکان از برتری نظامی قدرتمند سود می‌برد. با این حال، زوال تدریجی قدرت رژیم به وضوح سرعت گرفته است و تسریع رویدادهای جاری، توجه به سوالاتی پیرامون اپوزیسیون سوریه را برمی‌انگیزد. در صورت سرنگونی رژیم، آیا اپوزیسیون آمادگی اداره کشور را دارد؟ مسئله فقط این نیست که اپوزیسیون می‌تواند کشور را اداره کند، بلکه آیا می‌تواند ثبات را به کشوری برگرداند که ماه‌ها درگیری آن را از هم پاشیده است؟آیا می‌تواند سوریه را در مسیر بهبود اقتصادی و دموکراسی قرار دهد؟

رهبران شورای ملی سوریه از حالا تمایل خود را به برقراری روابط با جامعه بین الملل نشان داده‌اند. چنانچه از بسیاری از چهره‌های اپوزیسیون مشهود است، نگرانی‌ها کاملا موجه‌اند. فقدان یک رهبر متحد و کارآمد چیزی است که در میان رسانه‌ها و دولت‌های غربی و عربی حامی قیام مردم، با اتفاق نظر مورد بحث است. انتقادها به نقاط ضعف اپوزیسیون حتی درون سوریه نیز زیاد بوده، تا جایی که معترضین خواستار اتخاذ تصمیمات بیشتری از سوی رهبران خود در خارج از کشور شده اند. دولت‌های غربی و عربی از احزاب و گروه‌های مختلف درخواست کرده اند با یکدیگر متحد شوند تا امکان ارتباط و مکاتبه با معترضین فراهم شود و چشم اندازی منطقی برای آینده سوریه شکل دهند.

در واقع، تنها در اکتبر ۲۰۱۱ بود که گروه‌های اپوزیسیون شورای ملی سوریه (SNC) را به عنوان یک ائتلاف فراگیر تشکیل دادند، ولی حتی بعد از آن نیز اختلافات کماکان وجود دارد. تا قبل از دسامبر ۲۰۱۱ که شورای ملی سوریه در نخستین نشست عمومی خود در تونس گام‌های اصولی در راستای اهمیت نمایندگی و فعالیت فراگیر، گسترش رهبری با شرکت چهره‌های سرشناس مثل هیثم الماله، صادق العظم و دیگران برداشت، اقدامات چندانی صورت نگرفته بود. تلاش‌های ویژه‌ای نیز جهت به کارگیری مخالفان برجسته داخلی در رده‌های بلندپایه و بهبود وجهه شورای ملی سوریه در داخل کشور صورت گرفت.

با این حال، این دستاوردها با نمونه‌های ضعف و ناکامی همراه شد. مساله نمایندگی اپوزیسیون هنوز بی پاسخ مانده و سوالات در خصوص نحوه تصمیم گیری شورای ملی سوریه وجود دارد. بلافاصله پس از نشست تونس، شورای ملی سوریه دست به تلاشی ناقص و در نهایت نافرجام و به اصرار ژنرال نبیل العربی، دبیرکل اتحادیه عرب، زد تا با همراهی کمیته هماهنگی ملی که طرفدار مذاکره با رژیم اسد است، پایگاهی متحد سازماندهی کند. در پی افشای این مذاکرات، اعضای هر دو گروه خشمگین و مذاکرات را متوقف کردند. رهبران شورای ملی سوریه نیز در پیشنهاد مواضعشان در مورد سیاست خارجی آینده سوریه لغزش‌هایی نشان دادند و با گرایش‌های غربی به نارضایتی برخی گروه‌های اپوزیسیون دامن زدند. همچنین، شورای ملی سوریه به ناچار با تشکیل ارتش سوریه آزاد موافقت کرده، حرکتی که نقش نظامی جنبش که شورا با تردید به آن می‌نگرد را بر عهده دارد و حتی به مشروعیت مردمی قابل توجهی به جنبش می‌دهد که در برخی موارد فعالیت‌های شورای ملی سوریه را تحت الشعاع قرار داده است.

با این همه تصویر آنقدرها هم ناامید کننده نیست، به ویژه با در نظر گرفتن شرایط سیاسی طاقت فرسایی که مردم سوریه طی پنجاه سال گذشته تجربه کرده‌اند. سرکوب‌های شدید رژیم اسد مانع شکل گیری یک جامعه سیاسی فعال در سوریه شده اند که نتیجه‌اش یک جامعه کوچک و تحت کنترل، و نبود فعالان سیاسی بوده است. شورای ملی سوریه عمدتا حاصل تلاش‌های فعالان سیاسی آماتوری است که در رویارویی با چالش‌های مدیریتی یک جنبش سیاسی تازه وارد هستند، و تجربه آن‌ها بسیار کمتر از آن است که یک قیام عظیم ملی را به خوبی مدیریت کنند.

با وجود شروع نامطلوب و لطمه‌هایی که به دلیل بی توجهی اعمال شد، شورای ملی سوریه در بسیاری زمینه‌ها و بیشتر از آنچه منتقدین رقم می‌زنند، پیشرفت داشته است. شورا از ابتدا قصد فعالیت به عنوان یک حزب سیاسی نداشته بلکه هدف آن تشکیل بستری موقت برای هماهنگی قیام و معرفی آن به جامعه بین الملل بوده است. رهبران شورای ملی سوریه در برقراری روابط با جامعه بین المللی هم فعال بوده اند. ترکیه، فرانسه، بریتانیا، آلمان و ایالات متحده امریکا و شورای همکاری خلیج فارس هر روز بیشتر نقش شورا را به عنوان اپوزیسیون اصلی جدی می‌گیرند.

لیبی و تونس اعلام کرده اند که شورای ملی سوریه را به رسمیت می‌شناسند. این شورا یک بستر سیاسی به وجود آورده که اگرچه گسترش زیادی ندارد، با این حال خود را به اصول مشارکت فراگیر، احترام به انواع باورهای مذهبی، جامعه مدنی، آزادی اقتصادی و قانونمندی متعهد می‌داند. اعضای آن برای ترسیم چشم انداز آینده سوریه تلاش می‌کنند. همچنین شورای ملی سوریه در حال مذاکره با رئیس ارتش آزاد سوریه – که خود از انسجام و سازماندهی ضعیفتر از آنچه از نامش بر می‌آید هست – می‌باشد که مرجعیت شورا را تایید و مشغول هماهنگ سازی فعالیت‌های خود با آن است. در حالیکه قیام مردمی سوریه به نخستین سالگرد خود نزدیک می‌شود، شورای ملی سوریه سازمانی قدرتمندتراز پیش و به بلوغ سیاسی نزدیک می‌شود.

این پیشرفت خوشایند است، اما هرچه رژیم اسد بیشتر تقلای سیاسی کند، اپوزیسیون باید سریعترآماده شود. چالش‌ها و فرصت‌های پیش روصرفا به نحوه سقوط رژیم اسد بستگی دارند: رژیم چگونه سرنگون می‌شود، آیا مثل مصر که مقامات ارشد رژیم کنار گذاشته شدند ولی بخش عمده دستگاه حکومتی دست نخورده باقی ماند، یا به واسطه مذاکراتی که به تغییرات سیاسی قابل توجه منجر شود و باعث انتقال باثبات قدرت شود. به هر حال، در هر کدام از این سناریوها اپوزیسیون باید آمادگی واکنش لازم را داشته باشد، نشان دهد که جانشینی معتمد برای رژیم اسد است، آماده پر کردن آنچه می‌تواند یک خلأ خطرناک باشد محسوب شود، و می‌تواند ملت سوریه را در راه بهبود لطماتی که طی سال گذشته متحمل شده اند رهبری کند.

نشانه‌های بارزی در دست است که شورای ملی سوریه و به طور کل اپوزیسیون در چنین مسیری گام بر داشته اند. با این حال، پیشرفت افزون و سریعتر ضروری است و کمک‌های بیشتری نیز از جامعه بین الملل جهت سرعت بخشیدن به این فرآیند لازم است. برای بسیاری از مردم سوریه، قابل اطمینان و اتکا بودن شورا با ابهاماتی روبرو است. اکنون زمان آن فرا رسیده است تا شورای ملی سوریه به مردم این کشور ثابت کند که به عنوان رهبر اپوزیسیون ارزش قربانیان بی شمار قیام را دارد.